ترس کمی به کمدی شباهت دارد. چیزی که یک نفر را میترساند ممکن است برای فرد دیگری ترسناک نباشد. تا به حال برایتان پیش آمده است که مجبور شوید توضیح دهید چرا یک جوک خنده دار است؟ این وضعیت شبیه این است که توضیح دهید چرا یک هیولا ترسناک است.
اما چیزی غیر قابل چشم پوشی در ترس وجود دارد که باعث جذاب شدن آن میشود. اهمیت این عنصر در بازیهای ترسناک دو چندان میشود. دنیای بازیهای ویدئویی جای مناسب و امنی برای افزایش آدرنالین است؛ همچنین یک فرصت مناسب برای رویارویی با کابوس وجودیمان، مرگ اجتناب ناپذیر، است.
اجازه دهید با شما رو راست باشم. این لیست برای قدردانی و تعریف از عناوین مطرح و شاهکارهای تاریخ بازیهای ترسناک نیست. Resident Evil و Silent Hill از عناوین مهم این سبک هستند، اما اگر به دنبال این هستید که بازی ترسناکی را دانلود کنید و روی کاناپه در حالی که یک نوشیدنی در دست دارید فریاد بزنید، این لیست برای شما مناسب است. Eternal Darkness ،System Shock 2 و Aliens vs. Predators بازیهای بسیار خوبی هستند و آنها را بسیار دوست دارم ولی بدون مقداری نوستالژی، دیگر ترسناک نیستند.
۱- Amnesia: The Dark Descent
هنگامی که به تیتراژ پایانی Amnesia رسیدم، حس خریدن تیشرتهایی را داشتم که در آخر ترن هوایی میدهند. «من از Dark descent جان سالم به در بردم.». هنوز نمیدانم چگونه قسمت آب آن را بدون جیغ زدن رد کردم. مسیر تمام کردن بازی یک سفر مقدس است؛ کاوشی آهسته در یک عمارت آشفته که رازهای بسیاری را در دل خود پنهان کرده است. برای زنده ماندن باید پنهان شوید، برای پنهان شدن باید در تاریکی باشید. اما تاریکی شما را دیوانه میکند. این بدین معناست که برای جلوگیری از مردن، باید تا حد ممکن با مرگ وقت بگذرانید. شیطانی است!
۲- Outlast
حتی اگر طرفدار فیلمهای پیدا شده از حوادث نباشید، Outlast باز هم بسیار ترسناک خواهد بود. شما نقش خبرنگاری را دارید که وارد تیمارستانی وحشتناک میشود، بدون این که چیزی بیشتر از هوشش و یک دوربین دید در شب داشته باشد. بیشتر بازی در تاریکی جریان دارد، این یعنی دوربین شما بهترین دوستتان است. باتریهای دوربین به سرعت تمام میشوند و این شما را مجبور میکند برای روشن کردن دوربینتان هوشمندانه عمل کنید. کارهای غالب شما در بازی پنهان شدن، نگاه کردن و دویدن با سرعت تمام است.هر چیزی میخواهد شما را بگیرد و بکشد. در قسمتی از DLC این بازی، شما باید قسمتی از بدن خود را… بازی کنید تا ببینید.
۳- Five Nights at Freddy’s
به کارخانه غافلگیری خوش آمدید. Five Nights at Freddy’s به راحتی قابل پیشبینی است که آن را بسیار ترسناک میکند. تقریبا هر دست بازی FNAF با فریاد کشیدن یک شیطان مکانیکی رو به صفحه و دویدنش به سمت شما پایان مییابد. این کار همیشه باعث میشود از شدت ترس از صندلیتان بیافتید. ممکن است فکر کنید که ترس این بازی، ترس ضعیف و سطح پایینی است، اما در حقیقت بسیار ظریفتر است. FNAF طراحی بسیار زیرکانهای دارد. غافلگیریهای آن پیشامد یک شکستند. در بیشتر بازیهای ترسناک، غافلگیریها به این دلیل ترسناکند که بازیکن نمیتواند آنها را پیشبینی کند. در FNAF، میتوانید پیش از این که بازی شما را بترساند، متوجه قصد بازی شوید؛ بر خلاف تصورتان، این امر به ترسناک شدن بازی کمک بزرگی میکند. اگر حواستان پرت شد و فراموش کردید یک اتاق را چک کنید، بهتر است چشمهایتان را بپوشانید.
۴- Fatal Frame 2: Crimson Butterfly
Fatal Frame 2: Crimson Butterfly از معدود بازیهاییست که از تکنولوژی زمان خود پیشی میگیرد. چندین بازی از مجموعه Fatal Frame پس از Crimson Butterfly منتشر شدهاند، اما شماره دوم آن همچنان بهترین نمونه عکاسی وحشت است. در Fatal frame دشمنان همه جا حضور دارند: آنها ارواحند. شما نمیتوانید آنها را لمس کنید، حتی بعضی اوقات نمیتوانید آنها را ببینید، اما آنها همیشه حضور دارند. یکی از چیزهایی که در ژانر وحشت رواج دارد، گرفتن امکان حمله از بازیکن است؛ اما Fatal Frame روش جدیدی را مطرح میکند. Camera Obscura یک دستگاه خاص است که میتواند به ارواح آسیب بزند. زاویه دوربین در بازی سوم شخص است و هنگامی که نبرد شروع میشود به اول شخص تغییر میکند و شما با عکس گزفتن به ارواح شلیک میکنید.
۵- Siren: Blood Curse
با این که سالها از زمانی که این بازی را بازی کردم میگذرد، باز هم فکر کردن به بعضی صحنههای آن لرزه به اندامم میاندازد. هر کسی که Blood Curse را بازی کرده است، صحنه رسیدن به کلیسا را به یاد دارد و میداند درباره چه چیزی حرف میزنم. لعنتی! مانند Fatal Frame، این بازی توانست با استفاده از مکانیک بی نقصی که هیچ بازی دیگری به سراغ آن نرفته بود خود را متمایز کند. مکانیک خاص آن، این است که شما میتوانید داخل ذهن دشمنان اطرافتان بروید. میتوانید از ذهن یک دشمن به ذهن دیگری بروید و ساختار مرحله را یاد بگیرید. هنگامی که از چشم یک Shibito ترسناک نگاه میکنید، صفحه به دو قسمت تقسیم میشود. در Siren دشمنان برای مدت کوتاهی دوست شما هستند. بدون آنها نمیتوانید زنده بمانید.
۶- Alien: Isolation
دنیای بازیها با هیولاهای فضایی Ridley Scott و H.R Giger مهربان نبوده است. زنومورفها هم با این فیلم خوش رفتار نبودهاند. ترسناک کردن دوباره Alien اصلی به نظر کاری غیر ممکن میآمد تا این که Alien: Isolation این کار را انجام داد. بارها همسرم از من شاکی میشد زیرا از فریاد زدنم در هنگام بازی خسته شده بود. Alien: Isolation تقریبا ۱۰ ساعت طول میکشد. احتمال این که بیشتر طول بکشد بسیار بیشتر از زودتر تمام کردن آن است. امیدوارم پنهان شدن در کمدهای کثیف و انتظار کشیدن برای مرگ را دوست داشته باشید.
۷- Condemned: Criminal Origins
Condemned بیرحمانه است. بازیهای بسیاری زاویه دوربینشان اول شخص است، ولی بازیهای کمی هستند که تجربهای سرد و ترسناک مانند این بازی بسازند. این بازی باعث میشود خم شدن و شکستن بند انگشتانتان وقتی به صورت کسی مشت میزنید و یا برخورد قدرتمند یک لوله به آرنج یک انسان مو به تنتان سیخ کند. داستان بازی در حد توطئه فضاییها و چیزهای احمقانه دیگر تنزل پیدا میکند ولی تا وقتی که در حال مشت زدن در خیابانهای شهر هستید، خیلی اهمیتی ندارد. چیزی که درباره Condemned: Criminal Origins مهم است، تلاش هوش مصنوعی بازی برای فرار از دست شما و پنهان شدن است. در بازیای که نور کمی دارد و سایههای زیادی در آن وجود دارد، این امر میتواند لحظات غافلگیرانه زیادی را به وجود بیاورد.
۸- Dead Space
سری Dead space از اولین شمارهاش در حال سقوط بوده است. علت این که Dead Space را به Dead Space 2 ترجیح میدهم، شبیه به دلیل جدایی طرفداران Alien از Aliens است. Dead Space روی عنصر غافلگیری تمرکز دارد. او میداند چگونه در لحظهای که یک جانور با هفت بازو از دریچه هواکش بیرون میآید بازیکن را به بدترین شکل ممکن اذیت کند. شما برای مدت طولانی در حال راه رفتن در یک راهرو هستید، صدای نازک ویلن در پس زمینه شدت میگیرد. صدای حرکت موجودات در کانال هواکش را میشنوید. اگر خوش شانس باشید، بازی به شما لذت کشتن چیزی را که در اطراف شما حرکت میکرد میدهد. با این حال در بیشتر اوقات بازی هیولاهایش را در سایه نگه میدارد تا مجبور شوید با احتیاط از در بعدی رد شوید، بدون این که از مرگ وحشتناک پیش رویتان خبر داشته باشید.
۹- ZombiU
ملقب به بهترین بازی ترسناکی که هیچکس بازی نکرد. ZombiU ایدههای تازهای را در این ژانر معرفی کرد که کمتر بازی ترسناکی سراغشان رفته بود. در این بازی به دفعات میمیرید. مردههای متحرک ZombiU شرور، قدرتمند و بی پایانند. چیزی که برای دفاع کردن دارید کمی از یک تکه چوب قوی تر است. مانند Dark Souls و بازیهای Rogue-like بی شمار دیگر، هر دفعه که بمیرید، باید از اول شروع کنید اما آیتمهای شما در محل مرگتان باقی میمانند. اگر بتوانید دوباره به جایی که مردید بروید، میتوانید آنها را بردارید. هر چه بیشتر زنده مانده باشید، اضطرابتان هم بالاتر میرود. هر چه چیزهای بیشتری داشته باشید، چیزهای بیشتری میتوانید از دست بدهید. اولین باری که از یک نردبان افتادم و ساعتها پیشرفت را از دست دادم، صورتم را با دستانم پوشاندم و کمی گریه کردم. ZombiU به شکل مبتکرانهای صفحه نمایش دسته WiiU را هم درگیر بازی میکند. بازیکنان باید همینطور که یک زامبی به سمت آنها میآید، آیتمهای کوله پشتیشان را مرتب کند و سلاح مناسب را انتخاب کند.
۱۰- Until dawn
Until dawn، غافلگیری رضایت بخش ۲۰۱۵، بازیای است که هر کسی که با دنیای ژانر وحشت آشناست باید آن را بازی کند. این بازی از تمام کلیشههای رایج در ژانر ترسناک مانند بلوند احمق، دختری که تا آخر زنده میماند و… استفاده میکند تا در طی بازی آنها را تکه تکه کند. در همین راستا، بازیکن آزادی زیادی در تعیین سرانجام شخصیتهای بازی دارد. میتوانید با مرسوم ترین کلیشه این سبک مخالفت کنید و کاری کنید که همه زنده بمانند، البته به شرطی که انتخابهای درستی بکنید. بازی پر از غافلگیریهای ترسناک است. در طی بازی آنقدر جیغ کشیدم که من و همسرم مجبور شدیم پنجرهها را ببندیم تا کسی فکر نکند اتفاق بدی برایمان افتاده است.
شماره ۱ افتخاری: .P.T
این بازی، پادشاه (لغو شده) بازیهای ترسناک است. از پازلهای افتضاح و مراحل پایانی گیج کنندهاش طرفداری نمیکنم، اما ساعت اول تیزر قابل بازی Hideo Kojima برای Silent Hills تجربهای فراموش نشدنی است که به ما نشان میدهد اگر یک طراحی بیمار با آخرین فناوری روز دنیا همراه شود چه اتفاقی میافتد. کیفیت بصری نزدیک به واقعیت راهروهای خلوت و زجرآور .P.T به شما احساس مکانی آشنا را میدهد و شما را از نظر احساسی خلع سلاح میکند. همه ما در راهرویی با این شکل بودهایم. همه از خود پرسیدهایم آیا چیزی در آن طرف پیچ هست یا نه. .P.T همین گونه است. اگر دوستی دارید که .P.T را روی PS4 خود دارد، این فرصت را غنیمت بشمارید و آن را بازی کنید.
شماره ۲ افتخاری: Dreadhalls
Dreadhalls نتوانست جزو اعضای اصلی لیست باشد زیرا برای تجربه کامل آن داشتن Oculus Rift الزامی است. (تجربه آن بدون Oculus Rift هم ممکن است ولی اصلا با چیزی که در VR تجربه میکنید مشابه نیست) در Dreadhalls شما در یک سیاه چال گیر افتادهاید و هدف ساده شما این است که راه خروج را پیدا کنید. متاسفانه تمام چیزی که دارید یک فانوس و یک نقشه است. نقشه با پیشروی شما در بازی تکمیل میشود، اما تنها با نگاه کردن به پایین است که میتوانید نقشه را ببینید. با Oculus، برای دیدن نقشه باید به طور فیزیکی پایین را نگاه کنید. بازی از این مکانیک آگاه است و شما را در موقعیتهایی قرار میدهد که نگاه کردن به پایین شما را در خطر رو به رو شدن با یک هیولا قرار میدهد. بدترین حالتها میتوانند برایتان اتفاق بیافتد. وقتی برادرم آن را بازی میکرد، با زانویش به زیر میز زد و دو بطری نوشیدنی را انداخت.