در مقاله پیشین داستان Halo، نگاهی به سقوط فوررانرها، شلیک اشعههای حلقهای Halo و بازسازی دوباره کهکشان و در نهایت خروج فوررانرها از کهکشان راه شیری انداختیم. در این مقاله به جنگ آغازین میپردازیم که یک درگیری خونین و وحشیانه بود و منجر به پیدایش بدنامترین گروه سری Halo یعنی کاوننتها (Covenant) شد.
مقدمه: کهکشان، باقیمانده فوررانرها را پیدا میکند

هزاران سال پس از شلیک اشعههای Halo، بسیاری از گونههای تازه به وجود آمده در کهکشان یافتند که قطعات مختلفی از تکنولوژی فوررانرها در دنیاهای مختلف وجود دارد. این قطعات تنها قطرهای از قدرتی بود که فوررانرها زمانی در اختیار داشتند، اما برای این گونههای کهکشان این تکنولوژی بسیار فراتر از چیزی بود که خودشان داشتند.
به دلیل تفاوت بسیار زیاد تکنولوژی بین این گونهها و فوررانرها، بعضی از آنها به فوررانرها به چشم خدایان نگاه میکردند. مخصوصا گونههای سانشایوم (San’Shyuum) و سانگهایلی (Sangheili) اعتقاد راسخی به این باور داشتند، اما نگرش آنها متفاوت بود.
سانشایوم
سانشایوم گونهای دوپا است که اندام و گردن آنها شبیه مار است. آنها شرایط فیزیکی و مهارت جنگاوری خوبی ندارند اما با این حال ذهن خلاق آنها جبرانکننده است. این قوم کشتی Dreadnought را در یکی از دنیاهایشان به نام Janjur Qom کشف کردند و اندازه و قدرت آن را مدرکی بر خدا بودن فوررانرها پنداشتند.
یک جنگ داخلی بین دو قوم سانشایوم به نامهای استویکز (Stoics) که اعتقاد داشتند نباید از قطعات فوررانرها استفاده کرد و گروه دیگر به نام ریفورمیستها (Reformists) که برخلاف گروه اول باور داشتند که تکنولوژی خدایان باید استفاده شود، صورت گرفت. بعد از شکست استویکزها، ریفورمیستها Dreadnought را فعال کرده و Janjur Qom را در جستجوی هر قطعهای از فوررانرها که میتوانستند پیدا کنند، ترک کردند.
سانگهایلی
گونه سانگهایلی مبارزانی شبیه سوسمار بودند که اهل سیاره سانگهلیوس (Sanghelios) هستند. برخلاف سانشایمیها، این گروه در نبرد مهارت بسیار بالایی دارند. به صورت طبیعی عضلانی بوده و گونهی برتر برای جنگاوری به حساب میآمدند. علاوه بر مهارتهای فیزیکیشان، در ایجاد تاکتیکهای خلاق هم بامهارت بودند.
سانگهایلیها بعد از کشف قطعات فوررانرها در سرزمینشان، فلسفه پرستش فوررانرها را انتخاب کردند اما تصمیم گرفتند که مانند قوم استویکز مداخلهای با قطعات فوررانرها که مقدس شمرده میشدند، نداشته باشند. در عوض، تکنولوژیهای فوررانرها را که نیاز خود میدیدند، مورد ستایش قرار داده و از آنها الگو گرفتند.
شروع درگیری: سانگهایلی و سانشایوم به دلیل اختلاف عقیده نبرد میکنند

۹۳۸ سال قبل از زمان حال، سانشایومها در یکی از دنیاهای سانهایلی به نام Ulgethon فرود آمدند تا وارد مذاکراتی مصالحهآمیز شده و قطعات فوررانری که سانگهایلیها در اختیار داشتند را از آنها بگیرند. آنها یک نماینده را برای ملاقات به سوی سانگهایلیها فرستادند تا برایشان بگوید که آنها هم فوررانرها را به عنوان خدایان در نظر میگیرند. اما زمانی که سانگهایلیها فهمیدند که سانشایوم قطعات فوررانر را جمعآوری کرده تا برای نیازهای خودشان استفاده کنند، نماینده آنها را کشتند و اعلام کردند که قوم سانشایوم مرتد هستند.
این موضوع منجر به شروع جنگ بین سانشایوم و سانگهایلی شد. در ابتدا سانگهایلی یک برتری بزرگ داشت. ارتش سانشایوم که برای در اختیار گرفتن قطعات فوررانرها اعزام شده بودند، به راحتی توسط مبارزان قویتر سانگهایلی کشته شدند. آنها بارها و بارها سعی کردند که به صورت زمینی با سانگهایلی وارد نبرد شوند و هر بار بدتر از بار قبل شکست خوردند. فرماندهان سانشایوم رو به یک استراتژی جدید آوردند: تسلط بر آسمان با اسلحههای قویتر.

سانشایوم با بیشتر کردن تمرکز جنگ در آسمان و کمتر کردن جنگ زمینی توانست ورق را به سود خود برگرداند. در حالی که سانگهایلی دارای ارتش فضایی و چندین فضاپیمای ارتشی بودند، اما کشتیهای جنگی آنها اصلا در حد و اندازه کشتیهای دارای تکنولوژی فوررانر که دشمن در اختیار داشت نبود. اینجا بود که عدم استفاده از تکنولوژیهای فوررانرها برای سانگهایلی گران تمام شد.
اما نباید فکر کرد که سانگهایلی دیگر شانسی نداشت. آنها با استفاده از قابلیتهایی که در اختیار داشتند توانستند به روش «بزن در رو» عملیاتهای مختلفی را انجام دهند و ضرباتی را به Dreadnought دشمن و باقی نیروهای فضایی سانشایوم وارد کنند. این تلاشها نتایج مثبتی به همراه داشت. در حالی که Dreadnought تقریبا بدون آسیب باقی مانده بود، اما کشتیهای دیگر سانشایوم آسیب زیادی دیدند.
بنبست: هیچکدام از طرفین نمیتوانند پیروز جنگ شوند

سانگهایلی با این که چند موفقیت در نبردهای فضایی داشت، اما بازهم برتری از آن سانشایوم بود. دنیاهایشان یکی پس از دیگری فرو میریخت و سانگهایلیها میدانستند که باید به سرعت راهی برای نبرد پیدا کنند که در غیر این صورت سرنوشت آنها چیزی جز انقراض نیست. آنها زمانی که دیدند چارهی دیگری ندارند، برخلاف عقایدشان عمل کردند و از تکنولوژی فوررانرها در کشتیها، اسلحهها و سیستمهای زرهی خود استفاده کردند.
این امر موجب ایجاد تعادل در زمین جنگ شد. زمانی که سانشایومها به سانگهلیوس (Sanghelios) رسیدند، سانگهایلی از نظر پیشرفته بودن، دارای ارتشی همرده با ارتش آنها شده بود. سانگهایلی با استفاده از محل جنگ که خانه آنها بود، از سازههای فوررانرها برای دفاع استفاده کردند و به دلیل عقاید مذهبی، سانشایوم نمیتوانست به این سازهها شلیک کند. پس سانشایوم تنها میتوانست به ساختمانهای تحت کنترل سانگهایلی بر روی زمین حمله کند، چیزی که سانگهایلی در آن برتری داشت. البته در فضای باز که سازههای فوررانری وجود نداشت، سانشایوم با فرستادن بمب بر سر پیادهنظام سانگهایلی، برتری را حفظ کرده بود.
صلح برقرار شد: کاوننت شکل میگیرد
از آنجایی که سانگهایلی دیگر مشکلی برای استفاده از تکنولوژی فوررانرها نداشت، هر دو ارتش به یک بنبست رسیدند. سانشایوم راهحلی ارائه داد: سانگهایلی به سانشایوم ملحق شود و هر دو به ستایش فوررانرها و پیدا کردن قطعات جدید بپردازند. بر اساس این عهد، سانگهایلی به عنوان ارتش این اتحاد و سانشایوم به عنوان رهبران سیاسی و عقیدتی قرار میگرفتند. برای هر دو گونه حقوق و قدرت برابر در نظر گرفته شده بود.

سانگهایلی که گزینههای دیگری نداشت، شرایط این اتحاد را پذیرفت و در نهایت کاوننت (Covenant) رسما به دنیا آمد. ارتش هر دو گروه عقبنشینی کردند و سانگهایلی با شرمندگی عقیده خود بر مبنای عدم استفاده از تکنولوژی فوررانرها را کنار گذاشت. سانشایوم هم برای این که حسن نیت خود را نشان دهد، Dreadnought را غیرفعال کرد و از آن برای تغذیه برقی شهری به نام High Charity استفاده کردند. این شهر تبدیل به خانهای برای اکثر رهبران کاوننتها (که شامل هردو گروه سانگهایلی و سانشایوم میشود) و مرکز مطالعه و تحقیق روی قطعات فوررانرها، ساخت کشتیها و دیگر موارد شد.

عهدنامه کاوننتها در نهایت با نام Writ of Union منتشر شد. در اوایل این عهدنامه آمده است:
چشمانمان پر از کینه بود، اما هیچکدام ندیدیم که جنگمان میتوانست بیشمار کشته دهد و هیچ پیروزی نداشته باشد. پس بیایید سلاحمان را کنار بگذاریم و خشممان را دور بیندازیم. الهی، ما رابا ایمان خودت امن نگه دار تا راه را پیدا کنیم.
این عهدنامه به اتحاد جدیدی اشاره میکرد. برای این که خونریزی گذشته فراموش شود، به جنگ بین سانگهایلی و سانشایوم نام «جنگ آغازین» دادند تا جشنی بر مقدمه اتحاد دو گونه باشد و به آنها کمک کند تا در مسیر ساخت آینده کاوونت قدم بگذارند.
شما میتوانید قسمتهای پیشین مقاله داستان هیلو را در اینجا دنبال کنید.