چندی پیش خلاصهای از داستان بازی Dragon Age: Origins را برای شما گردآوری کرده و شما را با پیشزمینه داستانی و اتفاقات اولین نسخه این مجموعه آشنا نمودیم. حال امروز تصمیم گرفتهایم تا با بررسی داستان بازی Dragon Age II بپردازیم و بخش دیگری از اتفاقات جذاب دنیای Dragon Age را برای شما بازگو کنیم. در ادامه با ما در پیکسل آرتس همراه باشید.
برای درک بهتر داستان بازی Dragon Age II، توصیه میکنیم پیش از مطالعه این مطلب حتماً داستان بازی Dragon Age: Origins را بخوانید.
داستان بازی Dragon Age II – نابودی لوترینگ
داستان بازی Dragon Age II با آورده شدن «وریک تتریس» (Varric Tethras) پیش «کسندرا پنتاگست» (Cassandra Pentaghast) از چنتری، که از وریک میخواهد تا داستان «قهرمان کرکوال» (Champion of Kirkwall) را برای او تعریف کند، آغاز میشود. در ابتدا وریک نسخه پر زرق و برقی از این داستان را بیان میکند که کسندرا سریعاً او را متوقف نموده و از او میخواهد تا «داستان واقعی و کامل» را برایش بگوید.
داستان واقعی بازی مدت کوتاهی بعد از نبرد استاگار آغاز میشود، که پس از این نبرد و نابودی لوترینگ توسط دارکاسپانها، خانواده «هاوک» (Hawke) از آنجا میگریزند. پس از مبارزه با چندین گروه دارکاسپان، خانواده هاوک تصمیم میگیرد تا به زادگاه مادرشان «لیاندرا» (Leandra)، در شهر «کرکوال» (Kirkwall) برود. در طول مسیر، آنها با «اولین والن» (Aveline Vallen) و همسر مجروحش «وسلی» (Wesley)، که یکی از اعضای محفل تمپلارها هستند، آشنا شده و برای بهبود شانسشان در فرار از دست دارکاسپانها، تصمیم میگیرند تا با یکدیگر همکاری کنند.
دیری نمیگذرد که آنها با گروههای بیشتری از دارکاسپانها روبرو گشته، و یکی از اعضای خانواده هاوک توسط یک غول (Ogre) کشته میشود. با وجود آنکه آنها موفق میشوند تا غول را بکشند، دارکاسپانها آنان را محاصره کردهاند و درست زمانی که میخواهند آنها را سلاخی کنند، یک اژدها حمله کرده و دارکاسپانها را فراری میدهد. اژدها جلوی گروه فرود آمده و تبدیل به «فلمث» میشود. فلمث پیشنهادی به هاوک میدهد: اگر هاوک موافقت کند که گردنبندی را پیش یکی از رؤسای قبیله الفهای دیلیش در Free Marches ببرد، فلمث مسیر امنی برای گروه هاوک ایجاد میکند تا به نزدیکترین بندر آن منطقه یعنی Gwaren، برسند. بدین صورت هاوک میتواند از طریق دریا خود را به شهر کرکوال برساند. هاوک که راه دیگری پیش رویش نمیبیند، پیشنهاد فلمث را میپذیرد. پیش از آنکه آنها بتوانند این منطقه را ترک کنند، وسلی دچار آلودگی دارکاسپانها شده (این آلودگی باعث میشود تا شخص عقل خود را از دست داده و صدای خدایان باستان رو بشنود) و از اعضای گروه میخواهد تا قبل از آنکه این مورد تمام وجودش را تسخیر کند، او را از پای در آورند، که البته اولین با این موضوع موافق نبوده اما هاوک به خواسته او احترام میگذارد.
وریک کمی داستان را جلوتر برده و از رسیدن گروه به کرکوال داستانش را ادامه میدهد. پس از رسیدن به کرکوال، هاوک متوجه میشود که شهر پر شده از پناهندگان فرلدنی و نگهبانان شهر اجازه نمیدهند هیچکدام از این افراد از منطقه Gallows Courtyard (بخش ابتدایی بندر کرکوال) جلوتر بیایند. هاوک و همراهانش با «ایوالد» (Ewald)، کاپیتان نگهبانان صحبت میکنند، که البته او نیز از سوی ترککنندگان فرلدن تحت فشار است. ایوالد موافقت میکند تا صرفاً افرادی را بفرستد تا «گاملن آمل» (Gamlen Amell)، برادر لیاندرا و دایی هاوک را پیدا کنند، هرچند همین موضوع ساده خشم ترککنندگان فرلدن را برانگیخته و موجب حمله آنها میشود. در ازای کمک هاوک و همراهانش در مقابله با حمله این گروه از ترککنندگان، ایوالد قبول میکند تا گاملن را برای آنها پیدا نماید. پس از سه روز، گاملن پیدا شده و به خواهرش میگوید که آنها خانه خود را از دست دادهاند، اما او میتواند به مزدوران Red Iron یا گروه قاچاقیان Athenril رشوه بدهد تا هاوک و همراهانش را وارد شهر کنند، هرچند آنها باید طی یکسال آینده با کار کردن برای این گروهها هزینه ورودشان را با آنها حساب کنند. پس از انتخاب یکی از این دو گروه و تکمیل کردن درخواستهایشان، دوقلوهای هاوک و مادرشان اجازه ورود به شهر را بدست میآورند.
داستان بازی Dragon Age II – بخش اول
یکسال گذشته و خبرهایی از آن سوی دریا در مورد پیروزی «قهرمان فرلدن» و شکست دادن بلایت به گوش میرسد. «بارترند تتریس» (Bartrand Tethras) از انجمن دورافهای تاجر در حال تدارک برنامهای برای کاوش در Deep Roads است، زیرا پس از پیروزی اخیر بشریت در مقابل بلایت پنجم، دارکاسپانهای این مسیر کاهش یافتهاند و الان بهترین موقعیت برای رفتن به چنین کاوشی میباشد؛ هاوک و خواهرش (برای راحتتر شدن نوشتن داستان، فرض را بر آن میگذاریم که هاوک مذکر را به عنوان شخصیت خود انتخاب کردهاید) تلاش میکنند تا بارترند را راضی نمایند که آنها را برای همراهی در این کاوش استخدام نماید، هرچند بارترند به انجام اینکار رضایت نمیدهد. در راه برگشت، آنها وریک، برادر بارترند، را میبینند که به آنها میگوید او و برادرش به شریک دیگری احتیاج دارند که بتواند ۵۰ ساورن (واحد پول داخل بازی) برای سرمایهگذاری در این کاوش فراهم کند، و بدین صورت هاوک به انجام کارهای مختلف در شهر کرکوال میپردازد تا پولش را جمع نماید. پس از ملاقات کردن با وریک در میخانه The Hanged Man، وی به هاوک اطلاع میدهد که گری واردنی در کرکوال حضور داشته و نقشهای دقیق از Deep Roads با تمام ورودیهایش را در اختیار دارد، که این نقشه نیز برای کاوش بارترند حیاتی است.
داستان بازی Dragon Age II – دور از خانه
هاوک به کمپ قبیله دیلیش در دامنه کوه «ساندرمونت» (Sundermount) سفر میکند و گردنبند فلمث را به رئیس این قبیله که «مارثاری» (Marethari) نام دارد، نشان میدهد. مارثاری به آنها میگوید که برای اجرای مراسم لازم، آنها باید الف دیلیشی به نام «مریل» (Merrill) را پیدا کنند. مریل هاوک و همراهانش را از مسیری کوهی بالا میبرد و در بین راه میگوید که او یک جادوگر خونی است (از جادوهای خونین که ممنوعه هستند استفاده میکند). آنها به قبرستانی باستانی میرسند و مریل مراسم را اجرا میکند.
پس از اجرای این مراسم، فلمث از گردنبند بیرون میآید و میگوید همانطور که او پیشتر زندگی هاوک را نجات داده بود، حال هاوک جان فلمث را نجات داده است. فلمث در پیام مرموزی از تغییر بزرگی که قرار است در دنیا اتفاق بیفتد خبر میدهد و همچنین میگوید که وقتی موقعیتش فراهم شد، هاوک نباید در استفاده از این موقعیت تردید کند. پس از پایان صحبتهایشان فلمث به اژدها تبدیل شده و پرواز میکند.
پس از بازگشت هاوک و همراهانش به کمپ دیلیش، رئیس قبیله از هاوک میخواهد تا مریل را با خودش به کرکوال ببرد. هاوک با این موضوع موافقت کرده و مریل را به منطقه الفها در کرکوال میبرد (با الفها مانند شهروندان رده چندمی برخورد شده و هر شب در بزرگ و آهنینی که در بخش ابتدایی این منطقه وجود دارد، توسط نگهبانان شهر روی الفها بسته میشود) و مریل در آنجا خانه خودش را تهیه کرده و از هاوک میخواهد هر وقت که توانش را داشت به او سر بزند.
داستان بازی Dragon Age II – پسر خودسر
در منطقه الفها در شهر کرکوال، هاوک سخنان «ترسک» با «آریانی»، مادر «فینریل»، را میشنود. فینریل پس از آگاهی از این موضوع که مادرش با محفل جادو (Circle of Magi) تماس گرفته تا از آنها کمک بگیرد، از خانه گریخته است؛ دلیل اینکار آریانی بیدار شدن قدرتهای جادویی فینریل بوده که اخیراً توجه شیاطین «فید» را به سمت او جلب کرده است. هاوک موافقت میکند که به دنبال او بگردد و برای انجام اینکار میتواند از ترسک یا «وینسنتو»، که یک انسان و پدر بیولوژیکی فینریل از شهر «آنتیوا» است، کمک بگیرد. در هر صورت، تحقیقات هاوک او را به شخصی به نام «سمسان» میرساند که وی نیز به هاوک میگوید تا به اسکلهای شخصی بروید که از آن برای تجارت بردهها استفاده میشود. پس از کشتن بردهداران، هاوک با یک Abomination روبرو میشود: «اولیویا»، دختر ترسک. پس از این اتفاق، هاوک به سمت «دارکتاون» (Darktown) میرود تا با «دانزیگ» روبرو گردد و از آنجا به طرف غارهای بردهداران در ساحل Wounded Coast میروند. هاوک به غارها رسیده و تمام بردهداران را از پای در میآورد و در اینجا میتواند سرنوشت فینریل را تعیین کند: یا او را طبق خواسته مادر فینریل به محفل جادو بفرستد یا آنکه فینریل را به سمت قبیله دیلیشها هدایت کند.
داستان بازی Dragon Age II – اقدامی از سر شفقت
ترسک مجدداً با هاوک ارتباط برقرار کرده و اینبار از او میخواهد تا در مقابله با گروهی از مرتدان (Apostates – به جادوگرانی گفته میشود که تحت نظر محفل جادو نباشند یا از محفل جادو فرار کنند، به عنوان مثال شخصیت موریگان در نسخه اول یک «مرتد» به حساب میآمد) که پس از آتشسوزی اخیر محفل جادو در «استارکهیون» از آنجا گریختهاند، به او یاری برساند. پس از رسیدن به غاری که این جادوگران در آنجا پنهان شدهاند، هاوک باید با موجودات مرده بسیاری مبارزه کرده و نهایتاً با جاوگری خونی به نام «دسیموس» روبرو شود. پس از مرگ دسیموس، «گریس» پیش هاوک آمده و به او التماس میکند که به آنها رحم نماید. او از هاوک میخواهد تا ترسک را بکشد تا جادوگران بتوانند فرار کنند، هرچند هاوک با اینکار موافق نیست. بدین ترتیب آنها باید راه دیگری بیابند: یا هاوک آنها را تحویل نیروهای شهر داده و جادوگران تحت نظر «سر کاراس» (تمپلاری که از جادوگران متنفر بوده و از قدرتش علیه آنها سوء استفاده میکند) زندانی میشوند؛ یا آنکه هاوک به آنها اجازه میدهد تا بگریزند که برای انجام اینکار یا باید ترسک و همراهانش را بکشد یا آنکه او را فریب داده (و بدون آنکه ترسک وارد غار شود) و بگوید که جادوگران از قبل فرار کردهاند.
داستان بازی Dragon Age II – دشمنان در میان ما
این مأموریت با موافقت هاوک برای یاری رساندن به «ماها» در یافتن برادرش که «کرن» نام دارد، آغاز میشود. کرن که عضو جدیدی از نیروهای تمپلار است، بدون هیچ رد و اثری، ناپدید گشته. به عقیده ماها، شوالیه فرمانده «مردیث» (فرمانده نیروهای تمپلار در کرکوال) در ناپدیدی برادرش دست داشته است. پس از صحبت کردن با تعدادی از نیروهای جدید تمپلار، مشخص میشود که کرن چندمین نیروی جدیدی است که در هفتههای گذشته به صورتی مرموز گم شده. یکی از این افراد گم شده، که «ویلمود» نام دارد، اخیراً پیدا شده است اما مدتی قبل به ساحل Wounded Coast رفته تا کمی «فکرش را آزاد» کند.
پس از یافتن کمپ ویلمود و دیدن این که شوالیه کاپیتان «کالن» روی او شمشیر کشیده و تهدیدش میکند، هم هاوک و هم کالن وقتی تبدیل شدن ویلمود به یک شید (Shade – موجودی شیطانی و برگرفته از ارواح) و احضار متحدانی شیطانی برای یاری رساندن به او را میبینند، غافلگیر میشوند. پس از آنکه هاوک به کالن در مبارزه با شیاطین کمک میکند، کالن به او میگوید که وی قصد گرفتن اطلاعات و بازجویی از ویلمود را داشته است، زیرا از زمان بازگشتش رفتار او عجیب شده بود. کالن همچنین میگوید که ویلمود و کرن هر دو از مشتریان ثابت فاحشهخانه Blooming Rose هستند، هرچند اعضای آن از صحبت کردن با تمپلارها سر باز میزنند زیرا از بسته شدن این مکان توسط تمپلارها هراس دارند. از این رو کالن از هاوک میخواهد تا در جمعآوری اطلاعات به او کمک کند.
پس از وارد شدن به Blooming Rose، هاوک متوجه میشود که ویلمود و کرن هر دو ملاقاتهای بسیاری با «ایدونا» داشتهاند، اما هنگام صحبت کردن با او، ایدونا ابتدا میگوید که از هیچ چیزی خبر ندارد و سپس تلاش میکند تا با استفاده از جادوی خونین، هاوک را کنترل نماید. یا به تنهایی و یا با کمک یکی از همراهان جادوگرش، هاوک خود را از این جادوی خونین آزاد نموده، و سپس یا ایدونا را کشته و خانه و سایلش را برای یافتن اطلاعات بررسی میکند، یا آنکه با نیروهای جادویی بر ایدونا چیره شده و از او اطلاعات میگیرد و سپس یا او را میکشد یا تحویل تمپلارها میدهد. در هر صورت، هاوک متوجه میشود که ایدونا جزء گروهی به نام «مالفکروم» بوده که قصد دارد با دزدیدن نیروهای جدید تمپلار و اسیر کردن شیاطین در بدن آنها (و سپس برگرداندنشان به محفل تمپلارها)، در میان نیروهای تمپلار اختلاف انداخته و بدون شک در آینده از این افراد برای ایجاد کشتاری خونین در محفل تمپلارها استفاده کنند.
با دنبال کردن رد جادوگران یاغی، هاوک مخفیگاه آنها را در دارکتاون همراه با رهبر این گروه که یک افراطی دیوانه به نام «تارونا» است، پیدا میکند. تارونا به دنبال شروع کردن جنگی با تمپلارها بوده و میخواهد حاکمیتی با رهبری جادوگران ایجاد نماید، چیزی شبیه به امپراتوری توینتر. هاوک همچنین کرن را در این مخفیگاه میبیند که توسط جادوگران و شیاطین آنها زندانی شده است. تارونا و متحدانش توسط هاوک کشته شده و آنها کرن را آزاد کرده و به محل استقرار تمپلارها میبرند. در آنجا هاوک میتواند تصمیم بگیرد که تمپلارها باید کرن را در محفل خود راه دهند یا آنکه بهتر است او را از این محفل اخراج نموده (زیرا مشخص نیست شیطانی درون او قرار داده شده است یا خیر) و کرن به زندگی عادیش بازگردد. هاوک همچنین در انتهای این بخش میتواند نظر خودش را در مورد وقایعی که رخ داده است بگوید و مشخص کند از دید او کدام گروه در به وجود آمدن این فاجعه بیشتر مقصر بودند: تمپلارها یا جادوگران.
داستان بازی Dragon Age II – وعده پودر سیاه
این مأموریت با نجات دادن «جاواریس تینتاپ» و محافظانش در مسیر Dead Man’s Pass در نزدیکی ساندرمونت، آغاز میشود. وی از هاوک میخواهد تا گروهی از Tal-Vashothها (افرادی از نژاد کوناری که آیین Qun را رها کردهاند) را پیدا کرده و از آنها درباره پودری که بدون جادو یا لریوم منفجر میشود، اطلاعاتی بدست آورد. به گفته جاواریس هم او و هم هاوک از این ماجرا سود خواهند برد.
هاوک با همراهانش به ساحل Wounded Coast میرود. وقتی آنها از مسیر اصلی واقع در سمت چپ راه خود را ادامه میدهند، کوناریی از راه شمالی به هاوک و گروهش نزدیک شده و به آنها در مورد وجود گروهی از Tal-Vashothها که در ادامه مسیر برای مسافران کمین کردهاند، هشدار میدهد.
هاوک و همراهانش از تپه بالا رفته و مورد حمله چهار Tal-Vashoth قرار میگیرند. پس از کشتن آنها، هاوک و همراهانش در بالای تپه با گروههای مختلفی از Tal-Vashoth روبرو میشوند. پس از یافتن غار Tal-Vashothها، هاوک و همراهانش وارد آنجا شده و تمام Tal-Vashothها را میکشند.
پس از این ماجرا هاوک به محوطه کوناریها (که در بندر کرکوال قرار دارد) رفته و با «آریشاک» (رهبر این گروه از کوناریها) ملاقات میکند تا خبر کشته شدن گروه شورشی Tal-Vashoth را به او بدهد. این مأموریت زمانی تمام میشود که آریشاک میگوید جاواریس از سخنان او برداشت اشتباهی داشته، و هیچگاه قراری برای فروش فرمول سری «gaatlok»، پودر سیاه کوناریها، وجود نداشته است.
داستان بازی Dragon Age II – چوپانی کردن از گرگها
شایعه شده شخصی وابسته به چنتری پول خوبی برای انجام یک مأموریت میپردازد. وقتی هاوک شب هنگام به «لوتاون» (Lowtown) میرود، او متوجه میشود که چیزی نمانده تا «خواهر پتریس» توسط دزدان مورد حمله قرار بگیرد. پس از نجات دادن او، خواهر پتریس از هاوک میخواهد تا او را در مکانی امن که در منطقه Old City Slums قرار دارد، ملاقات کند. بعد از رفتن به آنجا، خواهر پتریس «کیتوجن» را به هاوک معرفی میکند، یک جادوگر کوناری بازمانده از نبرد اخیر کوناریها با Tal-Vashoth، که خواهر پتریس در تلاش است تا به صورتی امن او را از شهر خارج کند.
برای آنکه بتوانند بدون دردسر از شهر خارج شوند، خواهر پتریس به هاوک میگوید که از طریق یک گذرگاه زیرزمینی از شهر بیرون بروند، هرچند متأسفانه در این گذرگاه رهبر گروهی از ولگردان در کمین نشسته و با هاوک و کیتوجن روبرو میشود. رهبر این گروه تلاش میکند تا با چاقوی خود به هاوک ضربه بزند که این موضوع باعث میشود کیتوجن از جادوی خود روی این شخص استفاده نماید. این موضوع شروع نبردی بین باقی اعضای این گروه و هاوک و همراهانش را رقم میزند.
پس از خارج شدن از گذرگاه زیرزمینی و رسیدن به ساحل Wounded Coast، آنها با گروه دیگری از کوناریها روبرو میشوند که کیتوجن را با نام «Saarebas»، به معنای «شیء خطرناک»، صدا میزنند. ظاهراً اعضای Karataam کیتوجن (گروهی تشکیل شده از چندین جادوگر کوناری که همگی توسط شخص خاصی به نام Arvaarad تحت نظارت هستند) همگی کشتهاند و رد حاصل از جسد آنها، کوناریها را درست به مکانی آورده بود که هاوک و سایرین از آنجا خارج گشتند. Arvaarad میگوید از آنجا که کیتوجن مدت زمانی را بدون مسئول خود بوده است، امکان دارد توسط شیاطین تسخیر شده باشد، و به همین دلیل نمیتوان او را زنده گذاشت.
ورای از سخنان هاوک در این بخش، کوناریها که باور دارند او نیز آلوده شده است، حمله میکنند و کیتوجن یا به صورتی تشریفاتی و یا با فدا کردن خودش، کشته میشود.
مشخص است که خواهر پتریس برنامه داشته تا هاوک بدین صورت توسط کوناریها به قتل برسد. زمانی که هاوک به مکان امن او در لوتاون میرود، خواهر پتریس و تمپلار همراهش در حال جمعآوری وسایل خود هستند تا بدون بجا گذاشتن هیچگونه ردی از آنجا ناپدید شوند. وقتی هاوک با او روبرو شده و حقیقت ماجرا را از وی میپرسد، خواهر پتریس اعتراف میکند که اگر کوناریها موفق به کشتن هاوک میشدند، وی از این موضوع برای خراب کردن رابطه چنتری با کوناریها و آغاز دوباره نبرد با آنها استفاده میکرد.
داستان بازی Dragon Age II – آرامش
این مأموریت در مغازه Lirene’s Fereldan Imports در لوتاون آغاز میشود. هاوک از «لایرین» میپرسد که کجا میتواند یک گری واردن را پیدا کند. لایرین او را به سمت دارکتاون هدایت کرده و میگوید که این گری واردن یک طبیب (شفادهنده) است. وقتی هاوک گری واردن مورد نظر را پیدا میکند، وی خود را «آندرس» معرفی مینماید. آندرس به هاوک میگوید که حاضر است نقشه ورودیهای Deep Roads را به او بدهد، اما به شرط آنکه هاوک در نجات دادن یکی از دوستان جادوگر آندرس که «کارل» نام داشته و در کرکوال زندانی است، کمک کند. هاوک نیز با این موضوع موافقت مینماید.
هاوک شبانه در چنتری با آندرس ملاقات میکند، و دیری نمیگذرد که آنها متوجه میشوند تمپلارها کارل را به حالت Tranquil در آوردهاند (Tranquil یا آرامش، حالتی بوده که در آن با انجام یک مراسم خاص، ارتباط جادوگر با دنیای فید قطع شده و دیگر نمیتواند هیچ جادویی انجام دهد. از اثرات جانبی این مراسم، از بین رفتن تمام احساسات فردی میباشد که به حالت Tranquil در آمده است)، و قصد دارند از او بری گرفتن آندرس استفاده کنند. روح انتقام، که پیشتر روح عدالت بود، پس از فهمیدن این ماجرا کنترل آندرس را در دست میگیرد، و هاوک و همراهانش به مبارزه با تمپلارها میپردازند. کارل به مدت بسیار کوتاهی احساسات خود را پس گرفته، تا بتواند از آندرس خواهش کند تا او را بکشد زیرا نمیخواهد باقی زندگیش را به صورت یک Tranquil بگذراند. آندرس نیز به درخواست کارل احترام گذاشته و جان او را میگیرد. پس از بازگشت به کلینیکش در دارکتاون، آندرس طبق قولی که داده بود، نقشههای Deep Roads را در اختیار هاوک قرار میدهد.
داستان بازی Dragon Age II – کاوش در Deep Roads
پس از آنکه هاوک نقشهها را بدست آورده، به امورش با کوناریها رسیدگی نموده، بدهیش به فلمث را پرداخت کرده، و هزینه مالی کاوش را تأمین نموده است، بالاخره کاوش در Deep Roads آغاز میشود. لیاندرا از راه رسیده و به هاوک التماس میکند تا خواهرش را با خود به این اکتشاف نبرد. پس از آنکه هاوک تصمیمش را در این زمینه میگیرد، سفر اکتشافی آنها شروع میشود. در اینجای داستان کسندرا سخنان وریک را قطع نموده و انگیزه هاوک را زیر سؤال میبرد. به عقیده او، هاوک قصد داشته تا چنتری را تخریب کند و چنین عقایدی را بین مردم کرکوال رواج دهد. وریک با نظر او مخالفت نموده و میگوید که هدف هاوک بدست آوردن پول برای بردن خانوادهاش به مکان بهتری بوده است، و اینکه اگر هاوک میدانست چه چیزی در اعماق Deep Roads انتظارشان را میکشید، ممکن بود اتفاقات به صورت دیگری رخ دهند.
وقایع این اکتشاف با پیدا کردن راهی فرعی توسط هاوک و همراهانش به Deep Roads آغاز میشود، زیرا مسیر اصلی آن بسته شده است. در طول مسیر، آنها با پسر «بودان» که «صندل» نام دارد روبرو میشوند. صندل میگوید که وی با استفاده از متون جادویی قدیمی، دارکاسپانهایی که سر راهش قرار میگرفتند را نابود میکرده است.
تیم هاوک راه خود را به داخل Deep Roads پیدا کرده و خرابههای باستانی (Primeval Ruins – خرابههای شهری سنگی و باستانی از نژاد دوارفها) را کشف میکنند، و در آنجا مجسمهای ساخته شده از لیریوم خالص را مییابند. هاوک این مجسمه را به بارترند میدهد، و او نیز هاوک و همراهانش را درون آن مکان زندانی میکند تا کل سود حاصل از این اکتشاف را برای خودش نگه دارد.
گروه هاوک راه خروجی دیگری از Deep Roads یافته اما با یک روح سنگی باستانی روبرو شده و به نبرد با او میپردازند. پس از این نبرد، هاوک کلید خروجی را بدست آورده و با مجموعه غولآسایی از گنجها روبرو میشود، که آنقدر زیاد و ارزشمند هستند که میتوانند به راحتی هاوک را به یکی از اشرافزادگان کرکوال تبدیل کنند.
آنها بالاخره از Deep Roads بیرون آمده و به خانه بازمیگردند، اما این سفر بدون بها نیست: اگر خواهر هاوک در این سفر او را همراهی کرده باشد، حال او دچار آلودگی دارکاسپان شده و باید پیش از آنکه این آلودگی تمام بدنش را بگیرد، کشته شود. البته اگر آندرس به عنوان چهارمین عضو گروه همراه آنها آمده باشد میتوان از این اتفاق جلوگیری کرد، زیرا او میتواند آنها را پیش گری واردنها ببرد. اگر هاوک خواهرش «بتانی» را پیش مادرشان لیاندرا گذاشته و با خودش به این سفر اکتشافی نبرده باشد، در هفتههایی که هاوک در کرکوال حاضر نبوده است، قدرت جادویی بتانی توسط محفل جادوی کرکوال کشف شده و آنها او را با خود به این محفل میبرند (در صورتی که شخصیت اصلی شما زن باشد، برادر کوچکتر هاوک که «کارور» نام دارد، به خواسته خودش به تمپلارها میپیوندد).
داستان بازی Dragon Age II – بخش دوم
کسندرا در مورد سرنوشت خواهر هاوک نظر داده که وریک در جوابش میگوید، خواهر هاوک آن ارتباطی نیست که کسندرا (برای یافتن هاوک) به دنبالش میگردد. وریک از سه سال بعدی زندگی هاوک که پس از بازگشت پیروزمندانه و ثروتمند او از Deep Roads انتظارش را میکشید، به سرعت عبور کرده و داستان خود را از سال چهارم آغاز میکند، جایی که در آن درگیری کرکوال با کوناریها به اوج خود میرسد.
داستان بازی Dragon Age II – حسن نیت پودر سیاه
این مأموریت زمانی آغاز میشود که وایکانت «مارلو دومار»، به هاوک میگوید که آریشاک میخواهد شخصاً با هاوک صحبت کند. پس از رسیدن به منطقه کوناریها در اسکله، آریشاک میگوید که او باور دارد جاواریس فرمول سریی برای یک گاز سمی به نام «saar qamek» را دزدیده است. پس از آن به پیشنهاد وریک یا اولین، هاوک به دارکتاون رفته و با «کورتری بارکر» که مشغول فروش داراییهای جاواریس است، صحبت میکند. به گفته او جاواریس با عجله شهر را ترک نموده و برای رساندن خود به Smuggler’s Cut از تونلهای موجود در دارکتاون استفاده کرده است. هاوک جاواریس را یافته و پس از مبارزه کوتاهی با گروهی از مزدوران، متوجه میشود که یک الف برای جاواریس پاپوش درست کرده و او متهم به دزدیدن «gaatlok» شده است. سپس هاوک تصمیم میگیرد که جاواریس را بکشد یا او را رها کند.
هاوک به لوتاون میرود و متوجه میشود که یک کوچه فرعی، بخاطر گاز سمی سبز رنگی که در آن پخش شده و باعث دیوانگی مردم میگردد، بسته شده است. هاوک و همراهانش مشغول بستن بشکههایی میشوند که گاز از آنها ساطع میگردد، و در عین حال تحت حمله گروههایی از مزدوران قرار میگیرند که توسط یک الف متعصب استخدام شدهاند. مشخص میشود که این بشکههای سمی توسط همین الف در شهر قرار گرفتهاند. پس از شکست دادن این الف و همراهانش، هاوک به منطقه کوناریها بازمیگردد. آریشاک طی مکالمهای به هاوک میگوید که تا وقتی یک شیء که تحت نظر او بوده و دزدیده شده است را پس نگیرد، آریشاک نمیتواند کرکوال را ترک کند.
داستان بازی Dragon Age II – مضنون اصلی
این مأموریت در دژ نظامی حاضر در کنار بندر کرکویل آغاز میشود، جایی که در آن «امریک» از هاوک میخواهد تا به عمارت «گسکارد دوپویی» در هایتاون (Hightown) برود و مدرکی دال بر کشته شدن زنهای جوان توسط او پیدا کند. پس از وارد شدن به عمارت و مبارزه با شیاطین و سایر دشمنان، هاوک گسکارد را همراه با زن جوانی میبیند، هرچند گسکارد ادعا میکند که او صرفاً از این زن جوان برای بیرون کشاندن قاتل واقعی استفاده میکرده است، زیرا قاتل با قربانیهای خود رابطه نزدیکی به وجود آورده و برایشان گل سفید میفرستد. هاوک میتواند با گسکارد مبارزه نموده یا آنکه او را رها کند.
پس از برگشتن به دژ، «مویرا» به هاوک میگوید که امریک پس از دریافت نامهای از سوی هاوک (که هیچگاه هاوک چنین نامهای ننوشته است)، به کوچه پشتی رفته تا با او ملاقات کند. هاوک که متوجه میشود نویسنده نامه برای امریک تله گذاشته است، خود را به کوچه پشتی میرساند و با جسد امریک، تعدادی شیطان و Abomination روبرو میگردد. پس از کشتن این موجودات توسط هاوک، مویرا نیز به کوچه پشتی آمده و هاوک میتواند قتل امریک را به گردن گسکارد بیندازد یا آنکه در این مورد چیزی نگوید و ساکت بماند.
داستان بازی Dragon Age II – پیشنهاد شده و از دست رفته
«سنشال برن» به هاوک میگوید تا به میخانه Hanged Man برود و نگهبانی را پیدا کند که اجازه داده است تا یک نمایند کوناری و همراهانش پس از شرکت در جلسهای با وایکانت برای کاهش تنشها بین کرکوال و کوناریها، دزدیده شوند. با کمک اولین، هاوک متوجه میشود که نگهبان فوقالذکر یعنی «اوروالد لافزن»، به دستور تمپلاری که نشان کشیش اعظم را به همراه داشته است، اینکار را انجام داده. هاوک به چنتری میرود تا با کشیش اعظم صحبت کند، اما بجای او با خواهر پتریس روبرو میشود که محل ملاقاتی با هاوک ترتیب داده، تا نام تمپلار خاطی که «سر وارنل» است را به هاوک بگوید.
هاوک سر وارنل را در پناهگاه مخفیش پیدا میکند، جایی که او و همراهان متعصبش کوناریها را به زنجیر کشیده و شکنجه میکنند. در این بخش از داستان هاوک میتواند به حمایت از سر وارنل پرداخته که این امر منجر به نبردی با کوناریهای حاضر در محیط میشود، یا آنکه با اعمال سر وارنل مخالف نموده و با او و همراهان متعصبش وارد نبرد شود. پس از آن وایکانت به آنجا آمده تا جسد کوناریهای مرده را بررسی کند و هاوک میتواند به او بگوید که جسد کوناریها را بسوزاند یا آنکه این اجساد را از آریشاک پنهان نکرده و حقیقت را به او بگوید. در صورت انتخاب گزینه دوم، هاوک احترام آریشاک را بدست خواهد آورد.
داستان بازی Dragon Age II – هرآنچه باقی مانده است
هاوک به عمارتش بازمیگردد و متوجه میشود که گاملن (دایی هاوک) به دنبال خواهر خود و مادر هاوک یعنی لیاندرا میگردد. بودان میگوید که شاید لیاندرا با خواستگارش باشد. گلهای سفیدی که لیاندرا از این شخص دریافت کرده، باعث نگرانی هاوک میشود و او تصمیم میگیرد تا در این زمینه تحقیق کند.
تحقیقات هاوک او را به زیرزمین یک ریختهگری میرساند، جایی که او با جادوگری خونی به نام «کوینتن» روبرو میشود. کوینتن در حال پیوند زدن اجزای بدن زنهای مختلف، از جمله مادر هاوک، بوده تا «عروس» خود را بازسازی کند. در صورتی که هاوک پیشتر گسکارد را متهم نکرده باشد، او نیز در این بخش حاضر میشود. کونتین با گروهی از شیاطین شید، Abominationها و اجساد زنده شده، و همچنین سه شیطان آرزو به هاوک حمله کرده، اما نهایتاً شکست میخورد. پس از این نبرد، لیاندرا در آغوش هاوک جان میدهد اما پیش از مرگش به او میگوید که هاوک مایه افتخارش است.
داستان بازی Dragon Age II – پیروی از Qun
وایکانت به هاوک میگوید که پسرش «سیموس» تصمیم گرفته تا دین خود را به Qun (آیین کوناریها) تغییر دهد، و او میترسد که از این موضوع برای ایجاد فاجعهای سیاسی استفاده شود. هاوک به منطقه کوناریها میرود تا در این زمینه تحقیق کند، و آریشاک به او میگوید که خود سیموس خواستار این تغییر آیین بوده و نامهای (از طرفی شخصی ناشناس) به کوناریها ارسال شده است تا شرایط ملاقات با سیموس را فراهم کنند. هاوک که به دست داشتن خواهر پتریس در این قضیه شک دارد، به چنتری میرود تا در این مورد تحقیق نماید.
پس از جستجو در چنتری، هاوک متوجه میشود که سیموس کشته شده است. بسته به تصمیم هاوک در رابطه با سر وارنل (در مأموریتی که او کوناریها را شکنجه میکرد)، یا پتریس تلاش میکند که هاوک را قاتل سیموس جلوه دهد که این موضوع منجر به نبردی با حامیان متعصب پتریس میشود، یا آنکه هاوک همراه با پتریس مرگ سیموس را بر گردن کوناریها انداخته و مبارزهای با کوناریها رخ میدهد.
داستان بازی Dragon Age II – خواستههای Qun
این مأموریت با حضور هاوک و اولین در منطقه کوناریها آغاز میشود. در این بخش ما شاهده دفاع کردن آریشاک از زندانیانی از نژاد الف هستیم که به قتل متهم شده و برای فرار از مجازات خود به آیین Qun پناه آوردهاند. نهایتاً آریشاک تصمیم میگیرد که زمان آن رسیده تا به ناکارآمدی شهر پایان داده شود، و بدین صورت به نیروهای خود دستور حمله به کرکوال را میدهد.
هاوک و همراهانش به مبارزه با کوناریها پرداخته و خود را به هایتاون میرسانند. مردیث و اورسینو با هاوک ملاقات کرده و کمک خود را برای نفوذ به قصر وایکانت، که آریشاک در آنجا افرادی را گروگان گرفته است، پیشنهاد میدهند. خواهر هاوک نیز ممکن است به عنوان یک گری واردن در شهر حاضر شده یا آنکه در کنار مردیث و اورسینو باشد. پس از نفوذ هاوک به قصر، آریشاک سر جدا شده وایکانت را جلوی دیگر اشرافزادگان کرکوال میاندازد و پس از آن بالاخره شاهد نبرد هاوک و آریشاک هستیم. در این بخش یا هاوک باید با همه کوناریها مقابله کند یا آنکه (تحت شرایطی خاص) شاهد دوئلی بین آریشاک و هاوک خواهیم بود. اگر «ایزابلا» به جمع افراد هاوک پیوسته باشد و Tome of Koslun را بازگرداند، یا میتوان ایزابلا را تحویل کوناریها داد و یا آنکه برای امنیت او با آریشاک دوئل کرد: که این امر میتواند به توقف خشونت یا نبردی به صورت گروهی با کوناریها بیانجامد. نتیجه نهایی هر چه که باشد، تمام کوناریها کرکوال را ترک نموده و آریشاک نیز وعده میدهد که مردم او برمیگردند. مردیث بازگشته و از آنکه همه چیز به این سرعت به پایان رسیده تعجب میکند و برای سپاس از خدمات هاوک، لقب «قهرمان کرکوال» را به او میبخشد.
داستان بازی Dragon Age II – بخش سوم
کسندرا در مورد نحوه پایان یافتن وقایع کوناریها توسط هاوک نظر داده و کم کم سخنان وریک برای او باورپذیرتر میشوند. کسندرا به این نتیجه میرسد که هر آنچه در مورد وقایع رخ داده در دژ شنیده اشتباه است و از وریک تقاضا میکند تا حقیقت ماجرا را به او بگوید. وریک میگوید که پس از مرگ وایکانت دومار، مردیث شهر کرکوال را در وضعیت نظامی و تحت کنترل تمپلارها قرار داد، و با استفاده از قدرت خود فشار بیشتری روی محفل جادو گذاشت تا آنکه بالاخره صبر آنها به پایان رسید.
این بخش با رسیدن هاوک به حیاط بیرونی قصر و مشاهده جر و بحث مردیث با اورسینو در رابطه با افزایش حملات وحشتآور و شدت دنبال کردن جادوگران محفل توسط مردیث و اجازه ندادن او برای انتخاب یک وایکانت جدید، آغاز میشود. مردیث در دفاع از خود میگوید که اورسینو اصلاً با او همکاری نداشته و با وجود تمام تلاشهای مردیث، جادوگران محفل همچنان مایه آزار و اذیت مردم شهر کرکوال هستند. در حالی که گروهی از مردم در حال مشاهده این جر و بحث میباشند، قهرمان (هاوک) باید طرف مردیث یا اورسینو را بگیرد. پس از مشخص شدن جبهه هاوک، کشیش اعظم «التینا» نیز خود را به صحنه این جر و بحث رسانده و از مردم میخواهد تا آنجا را ترک کنند.
داستان بازی Dragon Age II – در حال فرار
پس از جر و بحثهای رخ داده در حیاط قصر، هاوک توسط فرمانده مردیث به دژ احضار شده، زیرا او به کمک قهرمان برای حل اتفاقی ناگوار نیاز دارد: چندین روز قبل، در یکی از محافل جادو شورشی با حمایت تمپلارها رخ داده، و باعث از بین رفتن چندین Phylactery (وسیلهای که با آن جادوگران مرتد را ردیابی میکنند) شده که تعدادی از جادوگران از این موضوع سوء استفاده نموده و فرار کردهاند. در حالی که اکثر این جادوگران فراری دستگیر شدهاند، سه جادوگر باقی ماندهاند که پیدا کردنشان کار دشواری به نظر میرسد؛ به عقیده مردیث، خانواده و دوستانشان به آنها پناه دادهاند و با توجه به وضعیت فعلی شهر و عدم اعتماد مردم به محفل تمپلارها، احتمال آنکه این افراد با هاوک صحبت کرده و حقیقت را به او بگویند، بیشتر است.
دستیار Tranquil شده مردیث که «السا» نام دارد، اطلاعاتی در رابطه با این سه جادوگر فراری به هاوک ارائه میدهد؛ اولین جادوگر «هیوآن» نام داشته، الفی از محله الفهای کرکوال که یک دهه قبل به دژ آورده شده بود. همسر او «نیسا» ادعا کرده که شوهرش پیش او آمده و درخواست کمک نموده است؛ در حالی که نیسا به او جواب رد داده، بر این باور است که همسرش تغییر یافته و میترسد که به او آسیب برساند. با وجود آنکه هاوک پیشنهاد میدهد تا از او محافظت کند، آن شب «هیوآن» از راه رسیده، با استفاده از جادوی خونین همسرش را کنترل کرده و میکشد، سپس به هاوک حمله میکند. هیوآن در این مبارزه جان خود را از دست میدهد.
دومین فراری «امیل دی لانست» نام داشته که پنجمین پسر از یک خانواده اشرافزاده رده پایین از «اورلی» است. با رفتن به عمارت دی لانست، هاوک از طریق مادر امیل متوجه میشود که پسرش پیش آنها آمده است، و او به امیل مقداری طلا داده و امیدوار بوده که از کرکوال بگریزد و زندگی جدیدی را آغاز کند؛ هرچند پدر امیل میگوید که بجای فرار کردن از کرکوال، پسرش در حال هدر دادن آن طلاها و مست کردن در میخانه Hanged Man است.
هاوک امیل را که بسیار مست بوده و با افتخار میگوید یک جادوگر خونین بسیار قدرتمند است، در میخانه پیدا میکند. هرچند، با گذر زمان مشخص میشود که بجای آنکه امیل یک جادوگر مرتد خطرناک باشد، وی شخصی ساده است که تجربه زیادی در زندگی نداشته (زیرا از ۶ سالگی به محفل جادو برده شده است)، و صرفاً از این آزادیش برای زندگی و تفریح کردن (مست کردن و نزدیک شدن به دختران) استفاده میکند. هاوک میتواند او را تحویل تمپلارها دهد یا آنکه بگذارد از کرکوال فرار کند. رها کردن امیل باعث میشود که او از کرکوال بگریزد و مادر امیل نیز نامهای برای تشکر با مقداری طلا برای هاوک ارسال میکند. در صورتی که هاوک او را تحویل دهد، امیل به هاوک التماس میکند که بگذارد یک شب دیگر را نیز آزادانه زندگی کند زیرا او ترتیبی داده است تا با یکی از دختران میخانه Hanged Man همبستر شده و باکرگی خود را از دست بدهد. هاوک میتواند امیل را راضی کند که اینکار را انجام ندهد یا آنکه بگذارد یک شب دیگر را نیز خوش بگذراند، در هر صورت این مشکل برطرف شده و امیل خود را تحویل میدهد.
سومین شحص فراری «اولینا»، یک جادوگر ارشد از محفل جادوی فرلدن است، که پس از شروع بلایت پنجم به محفل جادوی کرکوال آمده بود (هرچند طبق گفته اولینا هدف او از آمدن به کرکوال فرار از دست دارکاسپانها بوده نه محفل جادو). هنگام فرارش از فرلدن، وی گروهی از کودکان یتیم شده توسط بلایت را پیدا کرده و با خود به کرکوال میآورد. پس از ساکن شدن در دارکتاون، اولینا خود را به محفل جادوی کرکوال تحویل داده زیرا فکر میکرد که این محفل سرپرستی کودکان را نیز برعهده میگیرد. بجای آن، تمپلارها او را به عنوان یک جادوگر مرتد زندانی کرده و هیچکاری نیز برای کمک به کودکان یتیم (که حال حکم خانواده اولینا را داشتند) انجام ندادند. ظاهراً پس از فرار کردن او از زندان تمپلارها، آخرین بار او را در خانهاش در دارکتاون دیدهاند، اما پس از آنکه اولینا چندین تمپلار که به دنبال دستگیری او بودند را میکشد، تمپلارها دست از تعقیبش برمیدارند.
پس از پیدا کردن تعدادی از فرزندخواندگان اولینا در دارکتاون، هاوک متوجه میشود که او به سیستم فاضلاب شهر فرار کرده است؛ پس از ردیابی او، هاوک پی میبرد که از زمان فرارش، اولینا به یک Abomination تبدیل شده و حال هاوک راهی جز کشتن او ندارد.
پس از آنکه به هر سه جادوگر فراری رسیدگی شود، هاوک به دژ بازمیگردد تا با مردیث ملاقات نماید. فرمانده شوالیه از اینکه هاوک به این مسئله رسیدگی کرده، خوشحال است؛ هاوک میتواند تحسین مردیث را بپذیرد یا آنکه با او مخالف نموده و بگوید که سختگیریهای او باعث فرار این جادوگران شده و مرگهای حاصل از آن نیز بر گردن مردیث میباشد. در هر صورت، مردیث تلاشهای هاوک را تحسین نموده و به او دستور میدهد تا از اتاقش خارج شود.
داستان بازی Dragon Age II – کینهای دیرین
بسته به آنکه در ابتدای بخش سوم از چه کسی حمایت کرده باشد، هاوک یا توسط فرمانده شوالیه مردیث و یا افسونگر اول اورسینو، به دژ احضار میشود تا در مورد موضوع مهمی صحبت کند. شخص موجود در دژ میگوید که گروهی از جادوگران اخیراً از دژ خارج میشدهاند و گاهاً حتی چندین روز در دژ حضور نداشتهاند، و حال شایعهای وجود داشته که از ملاقات گروهی از جادوگران مرتد در نیمهشب در منطقه هایتاون خبر میدهد. اگر مردیث هاوک را احضار کرده باشد، وی اصرار میکند که هاوک مدرکی دال بر دست داشتن اورسینو در اینکار پیدا نماید، تا او دیگر نتواند در مورد اعمال مردیث در رابطه با محفل جادو، به کشیش اعظم التینا اعتراض کند؛ اگر اورسینو هاوک را احضار کرده باشد از او میخواهد تا مدرکی پیدا کرده و عدم دخالت محفل جادو در این موضوع را اثبات کند، زیرا در غیر این صورت مردیث از این موضوع برای پیادهسازی «حق ابطال» (کشتن تمام جادوگران موجود در محفل برای کاهش میزان خسارت احتمالی) و درست نشان دادن این عمل، استفاده خواهد کرد.
هاوک خود را به این جلسه در هایتاون رسانده و مخفیانه به سخنان آنها گوش میدهد و متوجه وجود توطئهای توسط تمپلارها و جادوگران میشود. با وجود آنکه پس از روبرویی هاوک با آنها، این توطئهکنندگان تصمیم میگیرند بجای تحویل دادن خود با هاوک مبارزه کنند، پس از اتمام نبرد نامهای که در لباس یکی از این اجساد وجود دارد، خبر از برگزاری جلسه دیگری در اسکله میدهد. با وارد شدن به مکان نوشته شده در نامه، هاوک گروه دیگری از جادوگران و تمپلارهای توطئهگر را مییابد اما اینبار چهرهای آشنا نیز در میان آنها حاضر است؛ کرن. کرن که پیشتر توسط هاوک نجات یافته و زندگیش را مدیون او میباشد، نمیخواهد با او مبارزه کند. بالاخره نبردی شکل گرفته و پس از پایان آن، کرن اعتراف میکند که رهبر این توطئه ترسک است، که در حال تلاش برای بهبودی رابطه بین محفل جادوگران و تمپلارها میباشد تا اینقدر رفتارشان نسبت به یکدیگر خشونتآمیز نبوده و همچنین آنها در تلاش هستند تا مردیث را از جایگاهش بردارند. کرن همچنین میگوید زمانی که توطئهگران متوجه شدند هاوک در حال تحقیق در رابطه با آنها است، تصمیم گرفتند تا یکی از اشخاص نزدیک به او را گروگان بگیرند (اگر خواهر هاوک زنده باشد او را گروگان گرفته، و در غیر این صورت معشوقه هاوک را اسیر کردهاند) و از او برای تحت فشار گذاشتن هاوک استفاده کنند (موضوعی که کرن بخاطر گذشتهاش با هاوک، کاملاً مخالف آن بوده است). هاوک که از شنیدن این سخنان بسیار خشمگین شده، کرن را مجبور میکند تا محل اختفای ترسک را به او بگوید، و سپس یا کرن را بخاطر شرکت در این توطئه میکشد، یا او را تحویل تمپلارها میدهد و یا میگذارد از آنجا فرار کند.
با استفاده از اطلاعات کرن، هاوک و همراهانش ترسک و افراد باقیمانده او را در ساحل Wounded Coast پیدا میکنند. در بین راه «سمسان» با افراد هاوک ملاقات نموده و به آنها میگوید که با وجود نیت خیر ترسک، جادوگرانی که همراه او هستند برای دستیابی به اهدافشان از جادوی خونین، زنده کردن مردگان و دیگر قدرتهای تاریک استفاده میکنند، و از این رو سمسان پیش کالن میرود تا برای مقابله با آنها از سوی تمپلارها نیروی کمکی بیاورد. پس از ورود هاوک و همراهانش به پایگاه توطئهگران، ترسک به او میگوید که آنها فقط قصد دارند بدین صورت مردیث را از جایگاهش بردارند و به گروگان آسیب نمیرسانند، هرچند، ستوان او یعنی گریس که از کشته شدن دسیموس توسط هاوک عصبانی است و میخواهد از او انتقام بگیرد، تلاش میکند تا هاوک و گروگان را از بین ببرد. ترسک سعی میکند تا از بیشتر شدن خشونت در این شرایط جلوگیری کند، هرچند گریس او را کشته و به بقیه سربازان دستور حمله به هاوک را میدهد، اما او و بیشتر جادوگران و تمپلارها در این نبرد کشته میشوند. توطئهگرهای باقیمانده تسلیم گشته و هاوک آنها را به کالن و سمسان که پس از پایان نبرد همراه با نیروی پشتیبانی تمپلارها از راه رسیدهاند، تحویل میدهد. کالن از هاوک میپرسد که آیا او نظری در مورد مجازات این گروه دارد یا خیر: هاوک میتواند بگوید که بهتر است به آنها رحم کنند یا آنکه لیاقت آنها اعدام است. همچین هاوک میتواند به کالن بگوید تا سمسان را به محفل تمپلارها بازگرداند.
هاوک به دژ بازگشته و حقیقت پشت توطئه را توضیح میدهد، هرچند با وجود اصرار هاوک که ترسک پشت این ماجرا بوده است، مردیث و اورسینو سخنان هاوک را باور نکرده و بر این باورند که دیگری در این توطئه دست داشته است.
داستان بازی Dragon Age II – ایمان
هاوک توسط کشیش اعظم التینا به چنتری احضار میشود و در آنجا کشیش اعظم به او توضیح میدهد که «رهبر مقدس جاستینیای پنجم» (Divine – رهبر مقدس چنتری)، نسبت به وضعیت جادوگران و تمپلارها در کرکوال نگران است، و میترسد اگر جادوگران علیه تمپلارها قیام کنند، این احتمال وجود داشته باشد که همانند توینتر، کل شهر نسبت به قدرت چنتری مقاومت کرده و از راه این آیین جدا شوند. حال شایعاتی وجود دارد که رهبر مقدس به برگزاری یک جنگ دینی علیه کرکوال میاندیشد؛ التینا توضیح میدهد که رهبر مقدس مأموری را به کرکوال فرستاده تا وضعیت را ارزیابی کند، و التینا از هاوک و خادم محبوبش «سباستین ویل» میخواهد تا با یکدیگر به ملاقات این مأمور که صرفاً با نام «خواهر بلبل» شناخته میشود، رفته و او را قانع کنند که نیازی نیست رهبر مقدس چنین واکنش قابل توجهای نسبت به کرکوال داشته باشد.
این ملاقات در اتاق تخت حکومت در قصر وایکانت اتفاق میافتد؛ پس از رسیدن به این مکان، جادوگران بسیار خشنی به هاوک و همراهانش حملهور میشوند و مأمور رهبر مقدس نیز درست به موقع از راه میرسد تا نیروهای پشتیبانی این جادوگران را سلاخی کند. مأمور رهبر مقدس این جادوگران را شناسایی نموده و میگوید آنها از گروه Resolutionists هستند که شاخهای فرعی و بسیار خشن از Libertarian Fraternity بوده، و به صورتی علنی به دنبال نابودی محافل جادو و در آوردن جادوگران از زیر سلطه چنتری و تمپلارها میباشند؛ هاوک نیز هویت واقعی این مأمور که «لیلیانا» است را کشف کرده، و لیلیانا با وجود تعجب از آنکه هاوک توانسته او را بشناسد، حدسش را تأیید نموده و میگوید که قبلاً از همراهان «قهرمان فرلدن» بوده است.
چه هاوک بگوید که باید اقدامات قابل توجهای در مورد کرکوال صورت بگیرند یا آنکه این اقدامات لازم نیستند، لیلیانا در پاسخ به او میگوید که جنگی در راه است، و کرکوال دیگر امن نیست. پیش از رفتنش، لیلیانا از هاوک میخواهد تا پیامی به کشیش اعظم التینا برساند و به او بگوید که کرکوال امن نبوده و برای حفظ سلامتیش، بهتر است هرچه زودتر راهی «ول ریو» شود.
متأسفانه التینا این توصیه را نادیده گرفته و به اورلی نمیرود، زیرا باور دارد که وضعیت کرکوال به آن بدی که دیگران میگویند نیست و او هنوز میتواند بدون خشونت، وضعیت را آرام کند.
داستان بازی Dragon Age II – به پایان رسیدن صبر
این مأمویت با آمدن هاوک به دژ شروع میشود، جایی که فوراً او را برای پایان دادن به بحث دیگری میان مردیث و اورسینو، به لوتاون میفرستند؛ مردیث میگوید که اورسینو جادوگران خونی را پنهان کرده است و اورسینو نیز معترض است که مردیث با بیان این اتهامات بیپایه صرفاً به دنبال آن بوده تا از روشهای وحشیانهتری روی محفل جادو و اعضای آن استفاده کند. ورای از آنکه هاوک در این بخش از چه کسی پشتیبانی میکند، اورسینو تلاش خواهد کرد تا از نگهبانان عبور کرده و خود را به کشیش اعظم التینا برساند، تا شاید او بتواند جلوی مردیث را بگیرد. هرچند، پیش از آنکه بتوانند کاری انجام دهند، آندرس جلو آمده و میگوید که دیگر نباید سازشی صورت بگیرد، و دستگاه بمبی که در زیر چنتری کرکوال کارگذاشته شده بود را منفجر مینماید تا تمام افراد حاضر در چنتری کشته شوند. این موضوع باعث میشود تا مردیث «حق ابطال» را اجرا نموده، و بدین صورت هاوک مجبور میشود تا یک جبهه از نبرد را انتخاب کند: جادوگرانی که قرار است بخاطر اقدامات یک جادوگر مرتد، همگی قتلعام شوند، یا تمپلارهایی که طبق وظیفهشان باید عدالت را برای مرگ کشیش اعظم التینا برآورده نمایند و اگر شکست بخورند، نظم شهر کرکوال به صورت کامل از بین میرود. اگر هاوک جبهه جادوگران را انتخاب کند، ممکن است اولین و فنریس از میان همراهانش او را ترک کنند، و در صورتی که هاوک از تمپلارها حمایت نماید، در صورت پشتیبانی از «حق ابطال»، احتمال دارد مریل هاوک را ترک کند. پس از آنکه هاوک تصمیمش را گرفت، او میتواند آندرس را بکشد یا او را زنده بگذارد. در صورتی که آندرس زنده بماند، سباستین کرکوال را ترک میکند تا نیروهای استارکهیون را برای نبرد با کرکوال بیاورد.
هاوک و همراهانش در اسکله و دژ به مبارزه میپردازند، و اگر خواهر هاوک زنده و گری واردن شده باشد، او نیز در این نبرد به کمک هاوک میآید. در دژ، مردیث و اورسینو با یکدیگر مذاکرهای خواهند داشت تا هر کدام نیروهایشان را جمعآوری کنند، و پس از آن مردیث به محفل جادو حمله میکند. بسته به تصمیماتش، هاوک یا باید راه خود را به داخل دژ یا برای بیرون رفتن از آن باز کند. جادوگران که حال همگی مرتد اعلام شدهاند، با استفاده از جادوی خونین به نبرد با او خواهند پرداخت. اورسینو با استفاده از جادویی که از تحقیقات کوینتن آموخته است طلسمی را اجرا میکند، که با استفاده از اجساد همکیشان مردهاش، او را به یک «هاروستر» بدل مینماید (هیولایی زشت و بیریخت که از اجساد دیگران تشکیل شده است). اورسینو کشته میشود (و اگر خواهر هاوک به محفل جادو ارسال شده باشد و هاوک به جبهه تمپلارها برود، بتانی گریان نقش بر زمین شده و هاوک میتواند از مردیث بخواهد تا خواهرش را ببخشد یا اعدام کند)، و چه هاوک به جبهه جادوگران پیوسته باشد و چه طرف تمپلارها را بگیرد، مردیث تلاش میکند تا بیرون از دژ او را نیز بکشد. در اینجا مشخص میشود که مردیث مجسمه لریوم خالص را از بارترند خریداری کرده و آن را به شمشیر خود بدل نموده بود، و بدین صورت لریوم قرمز رفته رفته او را دیوانه کرده است. کالن نیز که متوجه میشود مردیث عقل خود را از دست داده و رفتارش همسو با آموزههای تمپلارها نیست، تلاش میکند تا او را از مقام فرماندهی خلع کند.
مردیث که از این موضوع بشدت خشمگین شده، میگوید که کالن و سایر تمپلارهای حاضر در آن مکان همگی ساختههای جادوی خونین هستند و با افزایش قدرت و سرعت خود به وسیله شمشیر نفرین شدهاش، تلاش میکند تا به همه افراد حاضر حمله نماید؛ هرچند، هاوک رقیبی قدرتمندی برای مردیث و شمشیرش است. در حالی که مردیث در آخرین تلاشهای مستأصلانه خود رو به «خالق» فریاد میزند تا قدرت بیشتری به او ببخشد تا قهرمان را شکست دهد، شمشیر در دستان مردیث میشکند و او سریعاً و به صورتی دردناک تبدیل به مجسمه میشود. تمپلارها قهرمان و همراهانش را محاصره کردهاند، اما پس از دیدن مجسمهای که از فرماندهشان باقی مانده است، کالن و افرادش در صورت حمایت هاوک و همراهانش از جادوگران عقب رفته و راه را برای او باز میکنند، و در صورت حمایت از تمپلارها جلوی هاوک زانو زده و به او تعظیم مینمایند.
داستان بازی Dragon Age II – پایان
داستان «نبرد کرکوال» به گوش سایر محافل جادو رسیده و آنها نیز از شدت خشم قیام میکنند. محفل جادو از بین رفته و همراهان قهرمان نیز با گذر زمان هر یک راه خود را میروند. قهرمان ناپدید گشته و جنگ تمپلارها و جادوگران رسماً آغاز میشود.
وریک بالاخره به انتهای داستان خود رسیده و کسندرا مجبور است دیدگاه خود را تغییر دهد؛ وضعیت فعلی کرکوال و دنیا تقصیر فرمانده مردیث است نه قهرمان. وریک با او موافقت نموده اما میگوید که مجسمه لریوم قرمز و آندرس نیز درست به همان اندازه مقصر بودهاند. حال که داستان وریک به پایان رسیده، او از کسندرا میپرسد که دانستن حقیقت چه تغییری در وقایعی که در حال رخ دادن است ایجاد میکند، خصوصاً اکنون که چنتری کنترل اوضاع را از دست داده و تمام محافل جادو قیام کردهاند و حتی تمپلارها نیز چنتری را رها نموده تا جنگ خود را با جادوگران داشته باشند. وریک همچنین تعجب میکند که چنتری به دنبال پیدا کردن قهرمان بوده و این باور را دارند که او به دلیل حاضر بودن در سرآغاز جنگ، ممکن است بتواند راهی مسالمتآمیز برای مذاکره و پایان بخشیدن به آن پیدا کند. وریک میگوید که متأسفانه او نمیتواند به کسندرا کمک کند زیرا نمیداند هاوک کجا رفته، هرچند میگوید که به نظرش قهرمان هنوز زنده است. حال که داستان وریک به پایان رسیده، او آزاد است تا از اتاق بازجویی خارج شود و کسندرا نیز بیرون میرود تا با لیلیانا در مورد اقدامات بعدیشان صحبت کنند، و از سخنانشان میتوان فهمید که تمام تلاشهایشان برای یافتن هاوک یا «قهرمان فرلدن» (شخصیت اصلی Dragon Age: Origins) بینتیجه بوده است.
و در اینجا بالاخره داستان بازی Dragon Age II به پایان میرسد. امیدوارم از مطالعه داستان این عنوان جذاب لذت برده باشید.