در مقاله پیشین داستان Halo به آغاز Halo 2 پرداختیم، جایی که کاوننت به زمین رسید و آربیتر جدید به وجود آمد. در این مقاله میخواهیم دنده را عوض کنیم و سراغ Halo 3: ODST برویم و ببینیم که چطور UNSC تلاش کرد تا از New Mombasa در مقابل حمله کاوننت دفاع کند و تیم نترسی مثل Orbital Drop Shock Troopers یا همان ODST توانست یک ماموریت مهم را در شهر تکمیل کرده و زنده از آن بیرون بیایند.
برای مطالعه تمامی قسمتهای مجموعه مقالات داستان هیلو، میتوانید به اینجا مراجعه کنید.
۲۰ اکتبر سال ۲۵۵۲: ماموریت ODST به نام BUMRUSH
زمانی که پیامبر پشیمانی به دفاع زمین نفوذ کرد و نیروهای خود را در شهر New Mombasa فرود آورد، UNSC یک استراتژی هوشمندانهای برای خنثی کردن آنها به وجود آورد: BUMRUSH. نقشه این بود که چندین تیم ODST با محفظههای سقوط خاصی دقیقا به داخل کشتی کاوننت که روی شهر قرار داشت فرود بیایند و خدمه کشتی را سوپرایز کنند. UNSC امید داشت تا پیامبر پشیمانی دلیل خود برای فرود کاوننت در New Mombasa را فاش کند. بعلاوه، از جهتی که پیامبران سانشایوم از رهبران کاوننت بودند، دستگیر کردن یا کشتن پیامبر پشیمانی میتوانست ضربه بزرگی به دشمن بیگانه بزند.
اما افسری به نام ورونیکا دیر (Veronica Dare) به یکی از تیمهای ODST نیاز داشت تا یک ماموریت خاص را انجام دهند: به جای کشتی کاوننت، در شهر فرود بیایند و ناظر هوش مصنوعی شهر به نام Superintendent را پیدا کنند. Superintendent اطلاعاتی درباره New Mombasa، زمین، UNSC و موارد دیگر داشت که نباید دست کاوننت میافتاد. تیمی که او انتخاب کرد، آلفا-۹ (Alpha- Nine) نام داشت که متشکل از پنج سرباز مرد بود: مایکل کرسپو ملقب به مایکی، تیلور مایلز ملقب به داچ، کوجو آگو ملقب به رومئو، سربازی که به او روکی (The Rookie) میگفتند و ادوارد باک که رهبر تیم بود.
در زمان شلیک محفظههای تیمهای ODST، «دیر» به این تیم دستور داد تا مسیر خود را عوض کنند و به شهر بروند. با این حال بعد از شلیک محفظهها، پیامبر پشیمانی کشتی خود را حرکت داد و از زمین فرار کرد. او این کار را به این دلیل کرد که کشتیهایش مشغول نبرد فضایی بودند و بنابراین کشتی خودش که در آن بود در یک وضعیت تاکتیکی نامناسب قرار داشت. او Slipspace کشتی را فعال کرد و این کار باعث ایجاد ضربان الکترومغناطیسی و انفجار بزرگی شد. ضربان مغناطیسی به وجود آمده تمام محفظههای تیمهای ODST را ذوب کرد و انفجار باعث ایجاد یک آسیب بزرگ به ناحیه زیرین کشتی شد. اعضای تیم آلفا-۹ که هیچ کنترل و قدرتی روی محفظههایشان نداشتند، از یکدیگر جدا شدند و در مکانهای مختلفی از New Mombasa فرود آمدند. کمی پس از آن، نیروهای کمکی کاوننت که پیامبر حقیقت (Prophet of Truth) فرستاده بود، از باقیمانده سیستمهای دفاعی UNSC گذشت و شروع به تخلیه تعداد نیروی بیشتری در سطح شهر کرد.
عواقب بعدی
پس از آن که اعضای آلفا-۹ در سطح شهر فرود آمدند، با نیروهای شهری همگروه شدند تا هم از شهر دفاع کنند و هم یکدیگر را پیدا کنند. باک موفق شد به محفظه فرود دِیر برسد اما هیچ چیزی جز کلاهخود او پیدا نکرد. او کمی بعد توانست رومئو را که در نزدیکی فرود آمده بود، پیدا کند. در همین هنگام، داچ که در حواشی شهر فرود آمده بود، توانست با نیروهای نزدیک ارتباط برقرار کند و از یک وارتاگ (Warthog) در مقابل نیروهای مهاجم استفاده کند. در همین حین، بالابر اوربیتال شهر که اجازه میداد مواد به صورت مستقیم به کشتیهای فضایی تحویل داده شود، نابود شد. لاشههای آن در شهر و اطراف آن سقوط کرد و هردو نیروهای کاوننت و انسانها را له کرد که در نتیجه آشوب بیشتری را به همراه آورد.
در همین زمان، مایکی از محفظهاش خارج شده بود و با پلیس و نیروهای داخلی همگروه شد تا راهشان به سمت پایگاه ONI یا Office of Naval Intelligence را پاکسازی کنند چرا که به آنها دستور داده شده بود تا به آن جا رفته و از آن محافظت کنند. مایکی با استفاده از یک تانک اسکورپیون به آنها کمک کرد و سربازان کاوننت سر راه را نابود کرد. داچ که با موفقیت سوار یک وارتاگ بود و کاوننتها را نابود میکرد، به مایکی ملحق شد و هردو به همراه نیروهای داخلی به سمت پایگاه حرکت کردند. مایکی و داچ با استفاده از مواد منفجره، پلی که به پایگاه میرسید را منفجر کردند اما کاوننت این کار آنها را با فرود آوردن نیروهایش با استفاده از هواپیماهای خود جواب داد. با وجود تلاشهایشان، آنها نتوانستند از ورود کاوننت به پایگاه جلوگیری کنند. افسرانی که زنده مانده بودند، سربازها و مایکی و داچ با استفاده از یک هواپیمای پلیکان مکان را ترک کردند و پایگاه را از راه دور منفجر کردند تا از افتادن آن به دست دشمن جلوگیری کنند. کمی بعد، باک و رومئو توانستند با آنها ارتباط برقرار کنند و مایکی و داچ برنامه ریختند تا با پلیکان خود به دنبال همتیمیها بروند.
آلفا-۹ بالاخره به همدیگر میرسند
مایکی و داچ که به سمت محل قرار پرواز میکردند توسط نیروی هوایی کاوننت مورد حمله قرار گرفتند و هواپیمایشان سقوط کرد. این دو عضو ODST به همراه نیروهایی که داشتند و همینطور مهمات درون هواپیما توانستند مقاومت شجاعانهای در مقابل نیروهای کاوننت انجام دهند. باک و رومئو در نهایت توانستند با موفقیت موجب عقبنشینی دشمن شوند. با این حال، یکی از سردستههای قوم بروتها به سختی رومئو را زخمی میکند و با این که همتیمیهایش وضعیت او را تثبیت کردند اما دیگر قادر به نبرد نبود.
با نزدیک شدن شب و خبر نداشتن از دیر و روکی و همینطور زخمی شدن رومئو، باک تصمیم گرفت تا ماموریت اصلی را رها کند و از شهر فرار کنند. ایده اولیه او این بود که از سیستم واگن شهری استفاده کنند اما تیم متوجه میشود که تونلهای آن بسته شده است. تیم که گزینه دیگری ندارد، مجبور میشود به داخل یک کشتی فانتوم (Phantom) کاوننت بروند و آن را بدزدند. در هنگام پرواز کردن و دور شدن از محل، حس ششم باک به او میگفت که دیر احتمالا به مرکز اطلاعاتی Superintendent رفته است، به همین دلیل تصمیم میگیرد که تیم را به آن جا ببرد.
روکی بیدار میشود
در همین زمان، روکی که با فرود آمدن محفظهاش به مدت شش ساعت بیهوش شده بود بالاخره به هوش آمد. در این لحظه، تقریبا تمام نیروهای UNSC شهر یا کشته شده بودند و یا شهر را تخلیه کرده بودند و شهر New Mombasa خالی از سکنه بوده و تنها توسط پاترولهای کاوننت اشغال شده بود. روکی که هیچ ارتباطی با دیگران نداشت و نمیدانست همتیمیهای ODST خود کجا هستند، راهش به سمت مرکز اطلاعاتی Superintendent را آغاز کرد. Superintendent با استفاده از سابروتین یا زیرروال «ورجیل» خود (که براساس شخصیتی از Dante’s Inferno نامگذاری شده بود) به روکی مسیر درست را نشان میداد و به او کمک میکرد تا از خطر اجتناب کند. روکی امید داشت تا یکی از همتیمیهایش را آن جا پیدا کند و خوشبختانه یکی را پیدا کرد. دیر توانسته بود به مرکز برسد و تلاش میکرد تا نیروهای کاوننت آن جا را نابود کند. این دو با همدیگر توانستند این کار را انجام دهند و چیز عجیبی را کشف کنند: یک هوراگاک (Huragok) کاوننت (که یک سوپرکامپیوتر و مهندس است) در حال ایجاد اختلال در هسته Superintendent بود.
روکی و دیر در ابتدا فکر کردند که او در تلاش است تا اطلاعات آن را بدزدد اما خیلی زود مشخص شد که این هوراگاک در حقیقت در تیم آنها بود. این هوراگاک زندانی کاوننت بود و تلاش میکرد تا با ادغام کردن Superintendent با خودش بتواند در برابر اربابانش قد علم کند. روکی و دیر با فهمیدن این موضوع مرکز را با این هوراگاک ترک کردند.
فرار آلفا-۹
باک که به سمت مرکز میرفت، به آنها برخورد کرد و این چهار نفر با همدیگر راهشان را در خیابان باز کردند و به سمت جادهای در نزدیکی اقیانوس رفتند. نقشهشان این بود تا به نزدیکترین محل سفینهسازی بروند تا بقیه تیم آلفا-۹ بتوانند با فانتوم خود آنها را سوار کنند. دیر و هوراگاک سوار یک تانک بزرگ به نام اولیفانت (Oliphant) شدند و باک و روکی با استفاده از یک وارتاگ از آن دفاع کردند. در هنگام عبور آنها در جاده، کاوننت شروع به Glassing شهر کرد (Glassing فرایندی است که کاوننت با استفاده از اسلحههای پلاسمایی، منطقه را بمباران میکند) که موجب وحشت باک شد. به دلیل تعداد زیاد نیروهای دشمن در سر راه، دیر و تیم ODST مجبور میشوند تا از جاده قبل رسیدن به محل فانتوم خارج شوند و در یک محوطه توقف کنند. دقیقا قبل این که بیش از حد دچار فشار نیروهای دشمن قرار بگیرند، بقیه تیم ODST به همراه فانتوم دزدیده شده به محل آنها میرسد و تیم را به همراه هوراگاک سوار میکنند.
با وجود این موضوع که New Mombasa دچار Glassing شده بود و جان بسیاری افراد داخل شهر از دست رفته بود، تیم ODST آلفا-۹ توانست ماموریت خود را تکمیل کند و اطلاعات Superintendent را از دستان کاوننت در امان نگه دارند. در همین زمان جایی دیگر از کهکشان، آربیتر به سیاره Threshold میرود تا مرتدی را که جرئت کرده ایمان کاوننت را زیر سوال ببرد، ساکت کند.