داستان بازی Nier: Automata

اگر شما به تازگی با بازی Nier: Automata یا عناوین پیشین آقای یوکو تارو (Yoko Taro) آشنا شده‌اید، شاید بخواهید قبل از تجربه Nier: Automata کمی در مورد پیش‌زمینه داستانی این سری مطالعه کنید. در حالی که برای لذت بردن از Nier: Automata نیازی نیست حتما عناوین پیشین را تجربه کرده باشید، بدون شک داشتن اطلاعات اولیه‌ و ساده‌ای در مورد کلیات داستان سری Nier، به شما کمک خواهد کرد تا لذت بیشتری از Nier: Automata برده و بعضی اشارات این عنوان به بازی‌های پیشین این سری را راحت‌تر درک کنید.

همچنین، بگذارید به شما هشدار دهیم که این مقاله دارای اسپویل‌های داستانی بسیار زیادی از Nier: Automata خواهد بود. ما قرار است در این مطلب به بررسی تمامی وقایع، پیچش‌های داستانی و پایان‌های این عنوان بپردازیم. پس اگر هنوز Nier: Automata را بازی نکرده‌اید و نمی‌خواهید داستان آن برای شما لو برود، این مطلب را ادامه ندهید. در ادامه با ما در پیکسل‌آرتس همراه باشید.

بخش اول: ۲B و ۹S

Nier: Automata قرن‌ها پس از وقایع نسخه اصلی Nier رخ می‌دهد. در پایان نسخه قبلی، مشخص نشد که آیا پروژه گستالت (Project Gestalt) موفقیت آمیز بوده است یا نه، خصوصاً اگر پایان‌های متفاوت آن عنوان را در نظر بگیرید. هر چند، Automata به ما می‌گوید که موجودات فضایی به زمین حمله کرده‌اند و به همین دلیل، انسان‌ها مجبور شده‌اند تا به ماه پناه ببرند. از این پیش‌زمینه داستانی می‌توان به این نتیجه رسید که پروژه گستالت باید موفقیت آمیز بوده باشد.

برای پس گرفتن زمین از نیروهای ماشینی که توسط موجودات فضایی به وجود آمده بودند، اندرویدهای یورها (YoRHa) ساخته شدند. این اندرویدهای ممتاز وظیفه داشتند تا در روی زمین به نیروی مقاومت اندرویدها در نبرد با ماشین‌ها کمک کنند. داستان ما با دو نیروی یورها با نام‌های ۲B و ۹S آغاز می‌شود. در ابتدای بازی ما شاهد نفوذ ۲B به یک کارخانه متروکه روی زمین هستیم که طی آن، وی در کنار سایر نیروهای نوع B یورها، به دنبال نابودی یک ماشین گولایت (Goliath) است. هرچند، در ابتدای این مأموریت سایر اعضای دسته ۲B توسط ماشین‌ها در آسمان کشته شده و تنها ۲B از آن دسته باقی می‌ماند. ۹S یک نوع اندروید کاوشگر بوده که در کارخانه متروکه با ۲B آشنا می‌شود و به او می‌گوید که در طول مأموریتش از او پشتیبانی خواهد کرد.

۲B نهایتاً گولایت را پیدا می‌کند. اما گولایت یک ماشین قوی و غول‌آسا بوده و طی نبرد با او، ۹S که قصد محافظت از ۲B را داشت آسیب جدیی می‌بیند. با کمک ۹S و به لطف واحد پروازی او، ۲B بالاخره موفق می‌شود تا گلایت را شکست دهد، هرچند او نیز در این راه آسیب جدی متحمل می‌شود. در حین مبارزه ۹S از پاد (Pod) خود می‌خواهد تا اطلاعات ۲B را روی پناهگاه (Bunker) آپلود کند، تا در صورتی نابودی ۲B در این نبرد، او بتواند بار دیگر خاطراتش را به یک بدن جدید انتقال دهد. اما متأسفانه، ۹S زمان کافی برای آپلود کردن اطلاعات خود را نخواهد داشت.

وقتی ۲B بار دیگر به ۹S می‌پیوندد، هر دوی آن‌ها توسط تعداد بسیار زیادی از ماشین‌های گولایت محاصره می‌شوند. با در نظر گرفتن شرایط موجود، دو قهرمان داستان ما تصمیم می‌گیرند تا با استفاده از واکنش جعبه‌های سیاه خود، یک توالی خود تخریبی ایجاد کنند. این عمل انفجار بزرگی به وجود آورده که هر دوی آن‌ها و تمامی ماشین‌های موجود در منطقه را از بین می‌برد.

۲B در پناهگاه فضایی بیدار می‌شود. وی بدن جدیدی بدست آورده اما خاطرات قدیمیش هنوز باقی مانده‌اند. ۲B در راهرو با ۹S روبرو می‌شود اما سریعاً می‌آموزد که ۹S هیچکدام از وقایع رخ داده در کارخانه را به یاد ندارد. پس از رد شدن ۹S از کنار او، ما مشاهده می‌کنیم که این موضوع (به یاد نداشتن ۲B و وقایع رخ داده در کارخانه توسط ۹S) به صورتی آشکارا روی ۲B اثر گذاشته است. دو قهرمان داستان ما بار دیگر برای انجام یک مأموریت باید با یکدیگری همکاری کنند، و اینبار هدف آن‌ها یاری رساندن به نیروی مقاومت اندرویدها در سطح زمین است.

طی ماجراجویی‌هایشان در مناطق مختلف زمین، طولی نمی‌کشد که ۲B و ۹S با دو ماشین به نام‌های آدام (Adam) و ایو (Eve) ملاقات می‌کنند که شباهت بسیار زیادی به انسان‌ها دارند. این دو مرد (آدام و ایو هر دو ظاهری مردانه دارند) سریعاً کنترل سایر ماشین‌ها را برعهده گرفته و به رهبران آن‌ها بدل می‌شوند. با پیشروی در Nier: Automata ما همچنین با پاسکال (Pascal) ملاقات خواهیم کرد، ماشینی صلح‌ طلب که یک مستعمره کوچک و متمدن (تقریباً می‌توان گفت یک دهکده‌ی صلح‌جو) از ماشین‌ها را اداره می‌کند. مدت کوتاهی پس از ملاقات با پاسکال، شهر توسط ماشین‌های سطح گلایت مورد حمله قرار می‌گیرد. اندرویدها در این نبرد پیروز می‌شوند اما حال بخش بیشتری از شهر نابود شده است، که این موضوع باعث پدیداری یک غار زیرزمینی می‌شود.

۲B و ۹S به بررسی غار پرداخته و در آنجا مقر فرماندهی موجودات فضایی و مکانی که رهبران آن‌ها از آنجا دستورات خود را می‌داده‌اند را پیدا می‌کنند. هرچند موجودات فضایی کشته شده‌اند. ما متوجه می‌شویم که آدام و ایو این موجودات را کشته‌اند. نیت اصلی آدام و ایو برای اندرویدها مشخص نیست، اما طولی نمی‌کشد که آن‌ها اعلام می‌کنند هدف بعدیشان نابودی بشریت است. ۹S و ۲B آدام و ایو را شکست می‌دهند، هرچند این دو ماشین با موفقیت از مهلکه می‌گریزند.

پس از صحبت کردن با پاسکال، ما متوجه می‌شویم که یک پادشاهی مخفی دیگر از ماشین‌ها در جنگل وجود دارد. ماشین‌های جنگل پادشاه مخصوص خود را داشته که این موضوع باعث تعجب قهرمان‌های داستان ما می‌شود که چگونه ماشین‌ها که تنها ربات‌های ساده هستند (برخلاف اندرویدها که ربات‌های هوشمند بوده) ممکن است دارای حس وفاداری (نسبت به پادشاه خود) باشند. پس از جستجو در قلعه این پادشاهی، ۹S و ۲B متوجه می‌شوند که «پادشاه» محافظت شده توسط این ماشین‌ها، تنها یک ماشین کوچک (نوزاد) است. هرچند قبل از آنکه آن‌ها بتوانند کاری انجام دهند، واحد A2 از یورها در صحنه حاضر شده و نوزاد را می‌کشد. اپراتور (Operator) به ۹S و ۲B می‌گوید که A2 یک فراری تحت تعقیب بوده و آ‌ن‌ها باید او را بکشند. پس از یک نبرد سنگین A2 از مهلکه گریخته و ۹S از فرمانده یورها در مورد جرم‌های A2 سوال می‌پرسد. فرمانده در جواب می‌گوید که این اطلاعات محرمانه هستند. پس از پرس و جو از پاسکال، او نیز می‌گوید که در این مورد اطلاعاتی نداشته و تنها می‌داند که A2 یک اندروید بسیار خطرناک است.

در هر حال، مدتی بعد یک ماشین غول‌آسا در شهر بندری پدیدار شده و تمامی اعضای یورها و نیروهای مقاومت اندرویدها وظیفه دارند تا او را نابود کنند. هنگامی که ۹S و ۲B سعی در نابودی این ماشین دارند، ۹S از میدان نبرد جدا شده و متوجه می‌شویم که برنامه دارد با استفاده از موشک‌های قدیمی موجود در این شهر، به ماشین غول‌آسا حمله کند و او را از بین ببرد. دو قهرمان داستان ما بار دیگر از یکدیگر جدا می‌شوند و در حالی که نقشه ۹S جواب می‌دهد، ۲B (پس از انفجار) بهوش آمده ولی ۹S را در کنار خود نمی‌بیند. به لطف کمک‌های اپراتور ۶۰ و پاد، ۲B برای پیدا کردن ۹S بار دیگر به غارهای زیرزمینی می‌رود.

طولی نکشیده که او آسانسوری را یافته که وی را به یک شهر کپی شده بزرگ و سفید رنگ می‌برد. در اینجا ما اجساد تعداد بیشماری از اندرویدهای مرده را پیدا می‌کنیم. در همین حین، ۹S توسط آدام به اسارت گرفته شده است. در حالی که ۹S در تلاش بوده تا با استفاده از فضای هکر (Hacker Space) کنترل سیستم‌های خود را پس بگیرد، او اطلاعات بیشتری در مورد اهداف آدام و خواسته او برای درک دلیل وجودیت ماشین‌ها و سبک زندگی انسان‌ها، بدست می‌آورد. آدام که از هدف وجودیش مطمئن نبوده، خود را از شبکه ماشین‌ها که توسط موجودات فضایی ساخته شده بود جدا می‌کند (همانند پاسکال و سایر ماشین‌های صلح‌جوی دهکده)، و توانایی آن را بدست می‌آورد که به صورت انفرادی عمل نماید. آدام همچنین با استفاده از فضای هکر، ۹S را مورد تمسخر قرار داده و بیان کرده که ۹S نیز همانند او براساس عواطفش رفتار می‌نماید، و از احساسات عاشقانه ۹S نسبت به ۲B می‌گوید (که با آرمان‌های اندرویدها در تضاد است).

۲B نهایتاً آدام را پیدا کرده و او را شکست می‌دهد. هرچند، ۹S بشدت آسیب دیده است، به همین دلیل او را به پناهگاه می‌فرستند تا تعمیر شود. در همین حین، ۲B به جستجوی خود برای یافتن ایو ادامه داده و در عین حال سعی دارد تا پیمان صلحی میان ماشین‌های سرکش تحت کنترل آدام و ماشین‌های صلح‌جوی دهکده پاسکال ایجاد کند.

بخش دوم: نتیجه پروژه گستالت و مرگ ایو

با پیشروی در داستان Nier: Automata  شاهد تلاش ۲B برای برقراری صلح میان جبهه‌های مختلف ماشین‌ها خواهیم بود. ماشین‌های سرکش به ۲B و پاسکال می‌گویند که آن‌ها را در کارخانه متروکه ملاقات کرده تا بتوانند شرایط صلح را با یکدیگر تعیین کنند. هرچند این موضوع نوعی تله است. بنا به دلایلی (که بعدها مشخص خواهد شد) ماشین‌ها شروع به کشتن خود، سایر ماشین‌ها و کلاً هر کسی که در مناطق پیرامونشان حضور دارد خواهند پرداخت. این ماشین‌های دیوانه شروع به تکرار جملاتی سرود مانند کرده و از تبدیل شدن به خدا به واسطه مرگ سخن می‌گویند. ۲B و پاسکال که متوجه می‌شوند امکان صحبت کردن در مورد صلح با این ماشین‌های دیوانه، که حال چشم‌هایشان نور قرمز آزار دهنده‌ای را ساطع می‌کنند، وجود نداشته و تصمیم می‌گیرند تا از کارخانه متروکه فرار نمایند.

۹S سلامت خود را بدست آورده و سریعاً از همان پناهگاه، با هک کردن و کنترل یک ماشین، از راه دور به ۲B کمک می‌کند. هنگام ایجاد یک مسیر امن برای فرار ۲B و پاسکال، ۹S شبکه ماشین‌ها را هک کرده و به تعدادی از فایل‌های مرتبط با پروژه گستالت دست می‌یابد. مشخص می‌شود که پروژه گستالت یک شکست تمام معنا بوده و بشریت به صورت کامل از بین رفته است. (پس از نابودی بشریت) اطلاعات رپلیکنت (Replicant) این پروژه جمع‌آوری و به عنوان یک ایستگاه راهنما به ماه ارسال شده بود. پس از آن از ایستگاه موجود در ماه به عنوان یک ایستگاه رادیویی استفاده شده تا به صورت مداوم پیام‌های از ماه برای پناهگاه و زمین ارسال شود، تا اندرویدها باور کنند که انسان‌ها هنوز سالم و زنده هستند.

برای محافظت از این دروغ و جلوگیری از یأس و ناامیدی اندرویدهای باقی‌مانده، پروژه یورها (Project YoRHa) به وجود می‌آید. هدف این پروژه ایجاد اندروید‌های ممتازی بود که بتوانند زمین را از ماشین‌ها پس بگیرند. با بیان این دروغ که انسان‌ها هنوز زنده و سلامت هستند، اندرویدها باور می‌کردند که هنوز هدفی برای زندگی و مبارزه دارند. در اینجا لازم است درک کنید که براساس داستان Nier: Automata  هدف غریزی یک اندروید در دنیای بازی، خدمت کردن به بشریت و محافظت از آن‌ها است. آگاهی از نابودی بشریت باعث می‌شد تا اندرویدها به صورت غریزی دچار افسردگی شده و نهایتاً خود نیز منقرض شوند. از این رو افراد بسیار کم و قابل اعتمادی از این حقیقت آگاه بودند، که یکی از آن‌ها فرمانده نیروهای یورها است.

۹S به ۲B کمک می‌کند تا از کارخانه بگریزد اما طولی نمی‌کشد که آن‌ها مقابل ایو قرار می‌گیرند. در این مرحله از داستان، تمامی ماشین‌ها (بجز دهکده پاسکال که از شبکه جدا شده بودند) توسط ویروسی که منشأ آن خود ایو بوده، آلوده شده‌اند. خالکوبی ایو نیز گسترش یافته و نماد Cult of the Watchers (که اشاره‌ای به سری Drakengard بوده) را روی سینه او تشکیل داده است. جالبتر آنکه تمامی ماشین‌های آلوده شده به این ویروس چشمان براق قرمز رنگی دارند – که اشاره‌ای به بیماری White Chlorination Syndrome در نسخه قبلی Nier و امپراطور شست و شوی مغزی داده شده در بازی Drakengard است. در همین اثنا ۹S واحد پروازی خود را برداشته و برای یاری رساندن به ۲B، به زمین می‌رود.

در حین نبرد با ایو، ۹S مجبور می‌شود تا برای جلوگیری از بازیابی سلامت ایو به واسطه شبکه ماشین‌ها، به سیستم‌های ایو نفوذ کرده و آن را هک کند. هرچند، طی انجام اینکار سیستم‌های ۹S خودشان فاسد می‌شوند. پس از شکست دادن ایو، بار دیگر سیستم‌های ۹S به دلیل هک کردن ایو قاطی کرده و بلااستفاده خواهند شد. به عنوان آخرین آرزویش، ۹S از ۲B می‌خواهد تا او را بکشد. ۲B نیز در حالی که دستانش را دور گردن ۹S حلقه کرده و آن را می‌فشارد، گریه‌کنان فریاد می‌زند که «همیشه اینگونه به پایان می‌رسد». اهمیت این جمله در بخش‌های آینده داستان توضیح داده خواهد شد.

هرچند، ۹S به صورت معجزه آسایی به زندگی باز می‌گردد زیرا مشخص می‌شود که در آخرین لحظه موفق شده تا اطلاعات خودش را روی بدن ماشینی که در آن منطقه حضور داشت آپلود کند. ۲B که حال خیالش راحت شده، به ۹S می‌گوید که از سالم بودن او خوشحال است. پیرامون آن‌ها ماشین‌های که حال از کنترل ایو آزاد شده‌اند، یکی یکی بهوش آمده و اراده خود را بدست می‌آورند.

پس از برگشت به پناهگاه، ۹S با خودش کلنجار رفته و نمی‌داند که آیا باید حقیقت پروژه گستالت و انقراض بشریت را به ۲B بگوید یا خیر. قبل از آنکه ۹S بتواند در این رابطه تصمیمی بگیرد، فرمانده به او نزدیک شده و وی می‌داند که ۹S از حقیقت بشریت مطلع شده است. فرمانده گزارش دیگری در مورد پروژه گستالت به ۹S داده و پس از آنکه ۹S از او می‌پرسد چرا این اطلاعات را با او در میان گذاشته است، فرمانده به او جوابی نمی‌دهد. دیری نمی‌گذرد که واحد یورها گزارشی از حمله همه جانبه ماشین‌ها به نیروهای مقاومت اندرویدها دریافت می‌کنند و وظیفه دارند تا به نبرد ماشین‌ها رفته و آن‌ها را از بین ببرند. فرمانده سخنرانی پر شوری انجام داده و به اندرویدها می‌گوید که نبرد واقعی برای پس گرفتن سرزمینشان از ماشین‌ها آغاز شده است.

بخش سوم: آخرین اعضای باقی‌مانده یورها

در ادامه داستان Nier: Automata دو شخصیت ۲B و ۹S بار دیگر به زمین ارسال شده تا در جنگ علیه ماشین‌ها شرکت کنند. قهرمان‌های داستان ما وظیفه داشته تا به عنوان نیروی چریکی عمل کرده و به هر گروه از اندرویدها که کمک لازم داشتند، یاری برسانند. هرچند، طولی نکشیده که اندرویدهای یورها توسط گروه دیگری از ماشین‌ها مورد حمله قرار گرفته و به واسطه یک بمب الکترومغناطیسی (EMP)، هوشیاری خود را از دست می‌دهند. ۹S که پیش از این از مکان مرتفعی به نیروهای اندروید یاری می‌رساند، پایین بریده تا قبل از رسیدن ماشین‌ها، از اندرویدها محافظت کند. ۹S سریعاً سیستم‌های ۲B را هک کرده تا کنترل بدن و ذهنش را به او بازگرداند. هرچند، برای نجات دادن سایر نیروهای یورها دیگر دیر شده است. باقی اعضای گروه توسط یک نوع ویروس استدلالی آلوده شده‌‌اند که باعث دشمنی آن‌ها با ۲B و ۹S می‌شود.

۹S و ۲B سریعاً از منطقه گریخته اما خود را دوباره در محاصره دشمن می‌بینند. حال که دیگر چاره‌ای ندارند، ۹S به ۲B می‌گوید که او اطلاعاتشان را به پناهگاه آپلود کرده، سپس آن‌ها می‌توانند با انفجار جعبه‌های سیاه‌شان، بدن‌های فعلی خود و سایر اندروید‌های موجود در منطقه را از بین ببرند. انفجار جعبه‌های سیاه رخ داده و چند لحظه بعد، ۲B درون پناهگاه بیدار می‌شود.

۲B در راهرو ۹S را پیدا می‌کند و آن‌ها به سرعت پیش فرمانده می‌روند تا او را از وقایع رخ داده آگاه سازند. هرچند، فرمانده سخنان آن‌ها را باور نمی‌کند. او می‌گوید که هیچ گزارشی در مورد یک ویروس استدلالی دریافت نکرده است و دستور عقب‌نشینی نیز نداده. به محض آنکه فرمانده دستور دستگیری ۹S و ۲B را صادر می‌کند، مشخص می‌شود که سایر اندرویدهای پیرامون او نیز توسط ویروس استدلالی آلوده شده‌اند. پس از آن ۹S و ۲B با نیروهای آلوده شده مبارزه کرده و در عین حال از فرمانده مراقبت می‌کنند. هنگام نبرد و تلاش این سه نفر برای فرار از پناهگاه، ما می‌توانیم صدای نیروهای آلوده شده به ویروس را بشنویم که مشغول خنده و صحبت در مورد یک گل هستند – این خود اشاره دیگری به Cult of the Watchers و گل (Flower) انگلی است که آغازگر تمامی این وقایع در Drakengard 3 می‌باشد. وقتی فرمانده از ۲B و ۹S می‌پرسد که چگونه آن‌ها آلوده نشده‌اند، ۹S می‌گوید که برای اطمینان بیشتر او خاطرات و اطلاعاتشان را از راه دیگری به پناهگاه آپلود کرده بود و احتمالاً به همین دلیل است که آن‌ها سالم هستند.

وقتی به آشیانه می‌رسند، فرمانده توقف کرده و می‌گوید که نمی‌تواند با آن‌ها همراه شود. پس از بازگشایی چشمانش مشخص می‌شود آن‌ها نیز قرمز بوده‌اند که نشانگر ابتلای فرمانده به ویروس است. سپس ۲B و ۹S واحد‌های پروازی خود را برداشته و در حالی که شاهد انفجار و نابودی پناهگاه و تمامی اندرویدهای یورها هستند، به سمت زمین فرار می‌کنند. با نزدیک شدن به سطح زمین، متوجه می‌شویم که اندروید‌های آلوده یورها هنوز به دنبال ۹S و ۲B می‌باشند. در اینجا ۲B کنترل واحد پروازی ۹S را برعهده گرفته و با قرار دادن او در مسیری خودکار، ۹S را به جایی امن می‌فرستد.

۲B در شهر غرق شده (Flooded City) سقوط نموده و توسط ماشین‌ها مورد حمله قرار می‌گیرد. هنگامی که تلاش می‌کند تا خودش را به ۹S برساند، متوجه می‌شویم که احتمالاً به دلیل نبرد طولانی مدتی که در آسمان با سایر نیروهای آلوده یورها داشته، حال ویروس نیز به سیستم‌های او سرایت کرده است. ۲B به پاد خود می‌گوید که باید مکانی خلوت و دور افتاده را بیابد تا پس از آنکه نهایتاً کنترل بدنش را از دست داد، ویروس از جانب او به سایر اندرویدها منتقل نشود. ۲B بدن کم جان خود را به منطقه تجاری مخروبه‌ای (که در کنار شهر قرار دارد) کشیده، اما بار دیگر توسط نیروهای آلوده یورها مورد حمله قرار می‌گیرد. قبل از آنکه آن‌ها بتوانند ۲B را به صورت کامل از بین ببرند، A2 از راه رسیده و اندرویدهای آلوده را نابود می‌کند.

۲B که دیگر چیزی به مرگش باقی نمانده، شمشیر خود را به A2 داده و می‌گوید که خاطراتش در این شمشیر قرار دارند. پس از آن ۲B از A2 خواهش کرده تا از سایر اندرویدها محافظت نماید و می‌گوید که حال محافظت از آینده اندرویدها به A2 بستگی دارد. در همین اثنا، ۹S مکان ۲B را یافته و به سمت او در حال حرکت است. ۹S دقیقاً زمانی به منطقه تجاری رسیده که شاهد کشته شدن ۲B توسط A2 با شمشیر خودش باشد. درست قبل از مرگش، ۲B چهره ۹S را در دور دست مشاهده کرده و او را با لقبش یعنی «Nines» صدا می‌زند. پیش از آنکه ۹S بتواند کاری انجام دهد، زمین شروع به لرزش کرده و زلزله‌ای رخ می‌دهد که منجر به از دست رفتن تعادل ۹S و سقوط او به منطقه پادشاهی جنگل می‌شود. این بخش از بازی Nier: Automata با پدیدار شدن یک برج غول‌آسا و سفید رنگ در مرکز خرابه‌های شهر به اتمام می‌رسد.

بخش چهارم: A2 و ۹S

پاد ۰۴۲ که پیش از این وظیفه همراهی ۲B را برعهده داشت، حال با این باور که این آخرین خواسته پیش از مرگ ۲B بوده است، تصمیم می‌گیرد تا از این به بعد A2 را همراهی کند. A2 ابتدا تمایلی به صحبت کردن با پاد نداشته، اما پس از مدتی با کمک او یک ماشین غول‌آسا را در منطقه بیابانی پیدا می‌کند. در این بخش از داستان Nier: Automata ما متوجه می‌شویم که A2 از زمان جداییش از یورها در نقاط مختلف زمین گشته و مشغول شکار و نابودی ماشین‌های گوناگون بوده است. پس از شکست دادن ماشین غول‌آسایی که در صحرا قرار داشت، A2 از هوش می‌رود.

پس از کسب هوشیاریش، A2 متوجه می‌شود که فیلتر سوخت او نیاز به تعویض داشته و برای دستیابی به فیلتری جدید او باید با پاسکال همکاری نماید. به دلیل تنفرش از ماشین‌ها، A2 ابتدا نسبت به پاسکال بی‌اعتماد بوده اما پس از مدتی نظرش کم کم تغییر کرده، و با خودش فکر می‌کند که شاید دهکده پاسکال آنقدر‌ها هم بد نباشد. هرچند، این دوران خوش گذرا بوده و دیری نگذشته که دهکده توسط ماشین‌های متخاصم مورد حمله قرار می‌گیرد. پاسکال و اهالی دهکده‌اش به کارخانه متروکه پناه می‌برند، اما A2 متوجه شده که ماشین‌های بیشتری در حال حرکت به سمت آن‌ها هستند. سپس A2 و پاسکال در حالی که مشغول دفاع از کودکان دهکده هستند، به نبرد با ماشین‌های متخاصم می‌پردازند.

پس از شکست دادن ماشین‌های مهاجم، A2 و پاسکال به کارخانه بازگشته تا از سلامت کودکان اطمینان حاصل نمایند، اما متأسفانه می‌بینند که کودکان همگی با نابودی هسته‌شان، خودکشی کرده‌اند. پاسکال به کودکان دهکده فلسفه‌ها و احساسات مختلفی از جمله ترس را آموخته بود. با این امید که آن‌ها احتیاط نموده و با بی‌فکری وارد میدان نبرد نشوند. هرچند، این احساس ترس نهایتاً باعث شد تا کودکان از ترس آنکه توسط سایر ماشین‌ها شکار و کشته شوند، خود زندگیشان را به پایان برسانند. پاسکال که نمی‌تواند با دانستن این حقیقت زندگی کند، به A2 التماس نموده و از او می‌خواهد تا خاطراتش را پاک نماید. A2 با این موضوع موافقت کرده و بدین صورت شخصیت پاسکال بازنشانی می‌شود. شاید بتوان گفت که بخش ذکر شده یکی از تأثیرگذارترین بخش‌های داستانی در عنوان Nier: Automata است.

پس از این وقایع، ۹S نیز هوشیاریش را بدست آورده و خود را کنار پاد ۱۵۳ (پاد مخصوص خودش) می‌یابد، و از نیتش برای کشتن تمامی ماشین‌ها و A2 خبر می‌دهد. ۹S خود را در کمپ گروه مقاومت اندرویدها‌ یافته، که در آنجا توسط پوپولا (Popola) و دوولا (Devola)، دوقلوهای مو قرمزی که همیشه دشوارترین کارهای گروه مقاومت به آن‌ها سپرده می‌شود، نگهداری شده و بار دیگر سلامتش را بدست آورده است. پس از بهبودی، ۹S به برج سفید بزرگی که در خراب‌ها پدیدار شده است می‌رود تا آن را بررسی کنید. هرچند مشخص می‌شود که برای دسترسی به برج اصلی، او باید ابتدا به سه برج فرعی دیگری که در نقاط مختلف نمایان شده‌اند، نفوذ کند. با نفوذ به هر یک از برج‌های فرعی ذکر شده، ۹S اطلاعات شوکه کننده بیشتری در مورد پروژه یورها بدست می‌آورد.

اولین حقیقت آن بوده که جعبه سیاه نصب شده در بدن هر یک از اندروید‌های گروه یورها، در واقع از همان مواد اولیه و منبع هسته مرکزی ماشین‌ها تشکیل شده است. در ماشین‌ها، ضمیر خودآگاه هر ماشین در هسته آن‌ها قرار گرفته، و جعبه سیاه‌های فوق‌الذکر نیز همین کارایی را برای این دسته از اندرویدها دارند. پس بدین ترتیب متوجه می‌شویم که تفاوت زیادی میان اندروید‌های یورها و ماشین‌های موجود در بازی وجود ندارد. همچنین احتمالاً شباهت جعبه سیاه و هسته ماشین‌ها بوده، که باعث شد ویروس استدلالی به راحتی میان اندرویدهای یورها پخش شود.

دومین حقیقت آن است که دلیل طولانی شدن جنگ میان ماشین‌ها و نیروهای اندروید و ادامه یافتن این جنگ برای قرن‌ها، بخاطر آن است که سیستمی وجود دارد که اطمینان حاصل می‌کند اندرویدها هیچوقت موفق نشوند به صورت کامل ماشین‌ها را از بین ببرند. به هنگام نزدیک شدن به پایان هر چرخه جنگ، یک دَر پشتی در پناهگاه اندرویدها (در هر چرخه جنگ) باز شده، و تمام نیروهای یورها را با ابتلا به یک نوع ویروس یا آلودگی از بین می‌برد. این عمل از پیروزی جنگ توسط اندرویدهای یورها جلوگیری کرده و پس از نابودی اندرویدهای فعلی، مجدداً اندروید‌های نسل بعدی یورهای به وجود آمده تا بار دیگر چرخه جنگ جدیدی را از ابتدا آغاز کنند. حتی فرمانده یورها نیز از این اطلاعات خبر نداشت.

در حین سفر به برج‌های مختلف و بدست آوردن اطلاعات جدید، پاد ۱۵۳ متوجه می‌شود که وضعیت روانی ۹S به صورتی ثابت رو به کاهش بوده، و رفته رفته او خود را در غم از دست دادن ۲B و خشم و تنفرش نسبت به A2 (بخاطر کشتن ۲B)، گم کرده است. پس از نابودی سومین برج فرعی، ۹S به سمت برج سفید اصلی باز می‌گردد. A2 نیز از سوی دیگر مقصدی مشابه با ۹S دارد.

۹S موفق می‌شود تا قبل از A2 به برج برسد – البته وی این موفقیت را مدیون پوپولا و دوولا می‌باشد، زیرا آن‌ها خود را در این راه قربانی کرده و با ایستادگی در مقابل گروه‌های بیشماری از ماشین‌ها، به ۹S اجازه می‌دهند تا برج را هک نموده و وارد آن شود. درون برج، هنگامی که ۹S مسیر خود را به سمت بالای برج طی می‌کند، صدایی مرموز او را مورد تمسخر قرار می‌دهد. نهایتاً ۹S مجبور می‌شود با گروهی از اندرویدهای نوع ۲B (که همگی به ویروس استدلالی آلوده شده‌اند)، مبارزه کند. ۹S در این نبرد دست خود را از دست می‌دهد، هرچند در انتها با موفقیت تمامی این اندرویدها را از بین می‌برد. سپس او دست یکی از ۲Bها را جدا کرده و بجای دست قطع شده خود می‌چسباند. این عمل منجر به پخش ویروس استدلالی در بدن ۹S نیز می‌شود.

A2 نیز که به دنبال ۹S می‌گردد، خود را به برج می‌رساند. با جستجو در این برج، A2 متوجه حقیقت دیگری در مورد پروژه یورها خواهد شد. اما قبل از آنکه بخواهد اتفاق دیگری رخ دهد، دختری مو سیاه که لباس قرمزی به تن دارد، A2 را مورد حمله قرار می‌دهد. به نظر می‌رسد این دختر یک نوع برنامه کامپیوتری باشد و از اینجا به بعد ما از نام N2 برای او استفاده خوهیم کرد. ما متوجه می‌شویم که در واقع N2 مغز متفکر این چرخه جنگ است. N2 می‌گوید که او در حقیقت یک ایده و مفهوم است و از این رو نمی‌توان او را کشت. به گفته N2 در حالی که آن‌ها ابتدا قصد داشتند تا اندرویدها را به صورت کامل از بین ببرند، پس از دیدن رفتارهای عجیب اندرویدها و ماشین‌ها از این تصمیم خود منصرف شده‌اند. به گفته آن‌ها، هر دو گونه به شدت تلاش کردند تا از انسان‌ها تقلید نموده و همانند آن‌ها زندگی کنند، از این رو N2 کنجکاو شده که بداند نهایتاً این رفتار ماشین‌ها و اندروید‌ها به کجا ختم خواهد شد. ما همچنین خواهیم آموخت هنگامی که A2 هنوز بخشی از یورها بود، این N2 بوده که تمامی اعضای دسته A2 را از بین برده است. مشخص می‌شود که A2 و دسته‌اش در واقع اولین گروه از اندروید‌های یورها بودند که برای آزمایش (پروژه یورها) به عنوان نمونه‌های آزمایشی به میدان نبرد فرستاده شده‌اند. از این رو برای فرماند یورها اهمیتی نداشته که چه بلایی سر آن‌ها خواهد آمد. A2 این رفتار فرمانده را یک خیانت می‌دانست و به همین دلیل از گروه یورها جدا شد.

A2 در نبرد با N2 عمداً تلاش می‌کند تا از حمله و آسیب‌رسانی به N2 خودداری نماید. A2 امیدوار است که با انجام این کار برخلاف توقع N2 عمل نموده و باعث ایجاد شکافی در ضمیر خود‌آگاه این برنامه شود. نقشه A2 جواب داده و ضمیر خود‌آگاه N2 با تکامل یافتن به دو سمت مختلف تقسیم می‌شود. یک سمت از این ضمیر خود‌آگاه می‌گوید که آن‌ها باید اندرویدها را زنده بگذارند، زیرا این عمل چرخه را ادامه داده و احتمالاً دشواری‌های بیشتری سر راه اندرویدها قرار می‌دهد. در صورتی که آن‌ها بتوانند از پس این موانع و دشواری‌ها برآیند، N2 به لطف نبردی که در جریان است به موجودی قوی‌تر بدل خواهد شد. سمت دیگر، با اشاره به ابتکار عمل‌ها و خود آگاهی A2 ،۲B و ۹S می‌گوید که اندرویدها بیش از اندازه خطرناک شده‌اند و به نابودی آن‌ها اصرار دارد. این دو جناه مخالف نهایتاً شروع به مبارزه با یکدیگر کرده تا ببینند کدامیک برنده می‌شود. سپس A2 موفق شده تا ضمایر N2، یا حداقل حالت‌های نمایان شده فعلی از این ضمایر، را طی این نبرد از بین ببرد.

درکتان می‌کنم. این بخش از داستان Nier: Automata من را نیز گیج کرده است.

در هر صورت، پس از نابودی ماشین‌های که از برج مراقبت می‌کردند، بالاخره A2 و ۹S با یکدیگر روبرو می‌شوند. در این بخش بوده که A2 به ۹S می‌گوید که نوع ۲B دارای یک نام جعلی بوده که هدفش پنهان کردن، ماهیت اصلی آن‌ها است: ۲E. اندروید ۲E نوع خاصی از گروه اندروید‌های یورها بوده که طراحی شده‌اند تا در صورت کشف حقیقت بشریت توسط سایر اندروید‌ها، هم‌نوعان خود را به قتل برسانند. البته ۲E خود از این حقیقت (نابودی بشریت) آگاه نبوده، اما یورها او را با نوع ۹S که یک نوع اندروید کاوشگر رده بالا است هم‌گروه کرده، تا در صورتی که ۹S حقیقت بشریت را کشف کرد، ۲E او را بکشد. پس از کشتن ۹S، خاطرات او پاک شده و هوشیاریش به بدن جدید انتقال یافته تا در واقع او مجدداً بازنشانی (Reset) شود. داستان Nier: Automata دلالت بر آن داشته که ۲E در حقیقت مجبور شده تا قبل از شروع داستان این عنوان، چندین بار ۹S را پس از کشف حقیقت بکشد، که این موضوع حال به جمله ۲B پس از مبارزه با ایو (زمانی که ۹S را با دستان خود خفه می‌کرد) معنای بیشتری می‌دهد.

با این وجود، ۹S هنوز به مبارزه با A2 اصرار دارد. در این مرحله ما شاهد قرمز شدن چشمان ۹S می‌باشیم، که از پخش شدن ویروس استدلالی توسط دست ۲B (یا بهتر است بگوییم ۲E) در سراسر سیستم‌های او خبر می‌دهد. اینجا همچنین مکانی بوده که در آن داستان Nier: Automata به دو شاخه با پایان‌های مختلف تقسیم می‌شود.

بخش نهایی: پایان یورها

در پایان D این عنوان، A2 و ۹S هر دو در نبرد علیه یکدیگر کشته می‌شوند. البته، A2 درجا کشته می‌شود اما ما هنوز چند لحظه‌ای را با ۹S که آسیب بسیار جدی به او وارد شده است، سپری خواهیم کرد. در این پایان از هدف برج سفید رونمایی شده و ما می‌آموزیم که این برج قرار بود یک کشتی (Ark) مملو از ماشین‌ها و اطلاعات مختلف در مورد زمین را به فضا بفرستد. در لحظات پایانی زندگیش، ۹S می‌بیند که آدام و ایو نیز در کشتی حضور داشته و آدام از ۹S دعوت می‌کند تا به آن‌ها بپیوندد. صرف‌نظر از تصمیم شما در مورد پیوستن به آن‌ها، کشتی به فضا شلیک شده و پس از مدتی گشت و گذاری در فضای بی‌کران، بالاخره روی یک سیاره دیگر فرود می‌آید. اگر ۹S تصمیم بگیرد تا روی زمین بماند، پس از مدتی جان خود را از دست خواهد داد اما حداقل خوشحال است که بار دیگر به ۲B (یا بهتر است بگوییم ۲E) می‌پیوندد.

در پایان C این بازی، A2 موفق شده تا برای مدت کوتاهی ۹S را مطیع نموده و با کمک پاد ۰۴۲ او را هک کند و وارد سیستمش می‌شود. در این پایان A2 با موفقیت ویروس استدلالی را از بدن ۹S خارج نموده و برج را نابود می‌کند، هرچند در این راه جان خود را از دست می‌دهد. در لحظات پایانی مرگش، A2 به آسمان نگاه کرده و از آنکه دوباره به هم‌دسته‌ای‌های خود می‌پیوندد خوشحال است. در این پایان همچنین به نظر می‌رسد که ۹S زنده مانده و زندگی خود را روی زمین ادامه می‌دهد. در نهایت A2 جلوی پرتاب کشتی ماشین‌ها به فضا را گرفته و برج را نیز نابود می‌کند، هرچند بازی توضیح نمی‌دهد که دقیقاً A2 چگونه به این مهم دست می‌یابد.

پایان E در بازی Nier: Automata زیرشاخه‌ای از پایان C است، جایی که در آن هر دو شخصیت ۹S و A2 میمیرند. پادها در حال آماده‌سازی برای پایان این چرخه از پروژه یورها و پاکسازی کامل حافظه اندرویدها هستند. هر چند در طول بازی با مشاهده رفتار و اعمال سه اندروید داستان، پادها نیز رفته رفته نوعی ضمیر خود‌آگاه و اراده را در خود پرورش داده‌اند. پادهای ۰۴۲ و ۱۵۳ به ادراک دست یافته‌ و تصمیم می‌گیرند تا از داده‌های حافظه‌ای و خاطرات A2 ،۲B و ۹S محافظت کنند. برای دستیابی به این مهم پادها (یعنی در واقع همان بازیکنان) باید در یک مینی‌گیم بولت هل (Bullet Hell – زیر مجموعه‌ای از سبک شوتم آپ) علیه تیتراژ پایانی (Credits) بازی مبارزه کنند. مشخص نیست که در این قسمت از بازی ما علیه بخش باقی‌مانده‌ای از ضمیر N2 مبارزه می‌کنیم یا آنکه این بخش تنها جهت شکستن دیوار چهارم و مبارزه ما در کنار پادها علیه سازندگان بازی برای بدست آوردن پایانی بهتر برای شخصیت‌های این عنوان، طراحی شده است. هر دو برداشت از این پایان با داستان Nier: Automata همسو است.

پس از پیروزی در این مینی‌گیم، میان‌پرده‌ای مشاهده خواهیم نمود که در آن متوجه می‌شویم پادها با استفاده از قطعات باقی‌مانده در سطح زمین و برج سفید، موفق شده‌اند تا ۲B ،A2 و ۹S را بازسازی کنند. حافظه هر یک از آن‌ها پیش از آلودگی به ویروس نیز بازگردانی شده است. با وجود آنکه سه قهرمان داستان ما به زندگی باز خواهند گشت، پادها اشاره می‌کنند که هنوز احتمال آنکه بار دیگر این چرخه جنگ تکرار شود وجود دارد. پاد ۰۴۲ بیان می‌کند که احتمال تکرار چرخه وجود داشته، اما در عین حال این امید نیز وجود دارد که سه اندروید داستان ما راه دیگری را انتخاب کرده و آینده جدیدی برای خود روی زمین رقم بزنند.

و بدین صورت به پایان داستان Nier: Automata می‌رسیم. با وجود آنکه این مقاله داستان کلی بازی و وقایع آن را توضیح داده است، من همچنان شدیداً توصیه می‌کنم که این عنوان را خودتان تجربه کنید تا جزییات بیشتری پیرامون یورها، N2 و ماشین‌ها بدست آورده و نظرات شخصی خودتان را در مورد داستان و وقایع این بازی شکل دهید. با این وجود، امیدواریم این مطلب به درک بهتر شما از داستان کمک کرده باشد و در صورتی که سؤالی در مورد داستان Nier: Automata داشتید، آن را در بخش نظرات با ما به اشتراک بگذارید.

شایان ذکر است که شخصیت‌های امیل (Emil)، پوپولا و دوولا همگی از نسخه قبلی این عنوان بازگشته‌اند و هر یک داستان مخصوص خود را دارند که ممکن است در آینده به بررسی آن‌ها نیز بپردازیم. امیدواریم از خواندن این مطلب لذت برده باشید.