در مقاله پیشین Halo، دوران پس از جنگ بعد از اتفاقات Halo 3 را بررسی کردیم که در آن UNSC بازسازیهای زیادی را از سر گرفت و کهکشان سعی داشت تا راهی برای رسیدن به صلح با وجود جنگهای داخلی پیدا کند. در این مقاله میخواهیم اتفاقات Halo 4 را بررسی کنیم که در آن مسترچیف بازمیگردد و به صورت تصادفی دشمنی باستانی را آزاد میکند که باید در دنیای فوررانری که قرار دارد و هرگز توسط UNSC کشف نشده بود، او را شکست دهد. در این مقاله شدیدا پیشنهاد میکنیم که دوباره مقالههای داستان Halo قسمت اول و داستان Halo قسمت دوم را مطالعه کنید چرا که دانستن اطلاعات آنها برای فهمیدن اتفاقاتی که در این مقاله میافتند مهم است.
۲۱ جولای سال ۲۵۵۷: کورتانا مسترچیف را بیدار میکند
تقریبا پنج سال پس از این که مسترچیف و کورتانا در فضا و کشتی Frigate خود پس از شکست Flood در Ark معلق شدند، سیستمهای هشدار کشتی فعال میشوند. کورتانا که از این موضوع شوکه میشود، فورا مسترچیف را در Cryosleep خود بیدار میکند و به او موضوع را هشدار میدهد. در زمانی که سیستمهای خطر کشتی هشدار میدادند که نیروهای دشمن وارد شدهاند، مسترچف شروع به گشت و گذار در کشتی کرد و سپس توسط یک شمشیرزن سانگهایلی مورد حمله قرار گرفت. پس از کشتن او، چیف از کورتانا دلیل حمله نیروهای کاوننت به کشتی UNSC با وجود پایان جنگ را پرسید اما او پاسخی نداشت. چیف همزمان که با سربازان کاوننت بیشتری میجنگید متوجه شد که آنها نسبت به قبل متفاوت هستند. این موضوع به خاطر این بود که آنها یک فرقه باقیمانده از سربازان کاوننت هستند که تصمیم گرفتند با آربیتر در جریان سالهای پس از جنگ متحد نشوند.
در زمانی که چیف در حال نابود کردن دشمنان کشتی بود، کورتانا به او اطلاع داد که یک کشتی Cruiser کاوننت در حال نزدیک شدن به آنها است و قصد حمله به کشتیشان را دارد. با این حال، این Cruiser سپرهای خود را پایین آورده بود و موشکها میتوانستند آن را نابود کنند. متاسفانه، سیستم اسلحههای کشتی آنها دچار نقص فنی شد، بنابراین مسترچیف مجبور شد تا به صورت دستی مواد منفجره را با رفتن به بیرون کشتی شلیک کند. کاوننت سعی کرد تا او را متوقف کند اما در نهایت ناموفق بودند و رگبارهای موشکی به Cruiser کاوننت برخورد کرده و آن را نابود کردند. در حالی که چیف بیرون کشتی بود، متوجه شد که کشتیشان به سمت جایی شبیه یک سیاره آهنی فوررانر در حال حرکت است.
با این که در آن لحظه مسترچیف و کورتانا یک پیروزی را کسب کرده بودند اما چندان دوامی نداشت. درست پس از نابودی Cruiser کاوننت، سیاره شروع به اِسکن مسترچیف کرد. زمانی که او را به عنوان یک Reclaimer شناسایی کرد، یک حفره بزرگ در پوسته سیاره باز شد و جاذبه هرچیزی که در مدار سیاره بود را به داخل کشید که شامل کشتیهای کاوننت و کشتی مسترچیف میشد. مسترچیف سعی کرد تا به یک محفظه فرار برسد تا فرار کند اما نتوانست این کار را انجام دهد. او در نهایت در زمانی که با سرعت بالا به سمت حفره سیاره میرفت، به یک خرابه برخورد کرد و بیهوش شد.
دیداکت بیدار میشود و UNSC Infinity از راه میرسد
مسترچیف پس از بیدار شدن از سقوط خود، همراه با کورتانا سعی کرد تا بفهمد قدم بعدیاش چه میتواند باشد. از طرفی کورتانا شروع به از دست دادن کنترل خودش کرده بود و جملات تصادفی میگفت، این مورد برای یک هوش مصنوعی پس از هفت سال خدمت اتفاق میافتد. کورتانا به مدت هشت سال فعال بوده است بنابراین وضعیت او به سرعت در حال بدتر شدن بود. چیف این تئوری را داشت: از آنجایی که کاترین هالسی (Catherine Halsey) کورتانا را ساخته، میتواند کورتانا را تعمیر کند. بنابراین هدف اصلیاش فهمیدن راهی برای بیرون رفتن از سیاره عجیب و غریب فوررانر و رفتن به خانه بود.
در زمانی که چیف با نیروهای دشمن که از سقوط نجات یافته بودند میجنگید، کورتانا تلاش کرد تا یک تماس با UNSC برقرار کند. با این حال، ارتباط آن به صورت عجیبی با اختلال مواجه شد. چیف و کورتانا شروع به گشت و گذار برای راهی کردند تا منبع این اختلال را غیرفعال کنند، آنها در نهایت فهمیدند که نام سیاره Requiem است و به صورت لایهای ساخته شده. پوسته فلزی اولین لایه بود، توده طبیعی و اقیانوس زیرین به عنوان لایه دوم و آخرین لایه مرکز توخالی آن بود. لایه آخر همان جایی بود که سیگنال اختلال فرستاده میشد. مسترچیف زمانی که در حال رفتن به لایه داخلی بود، مورد حمله جنگجویان پرومتیان (Promethean) قرار گرفت که در سالهای بسیار دور ساخته شده بودند. آنها به کاوننت حمله کردند و یک جنگ سه طرفهی پر از آشوب بین چیف، کاوننت و پرومتیان به وجود آمد. در زمان جنگیدن، کورتانا یک سیگنال ضعیف را از UNSC Infinity دریافت کرد که در ماموریتی برای پیدا کردن مناطق جدید فوررانر بودند. کورتانا چیف را ترغیب کرد تا عجله کند و اختلال را از بین ببرد تا او بتواند با کشتی ارتباط برقرار کرده و به آنها در مورد جاذبه سیاره هشدار دهد.
در نهایت، مسترچیف دو پایلونی که موجب ایجاد اختلال میشدند را غیر فعال کردند. متاسفانه، این دو پایلون مسئولیت زندانی کردن دیداکت را داشتند. پس از بیدار شدن دیداکت، او فورا اعلام میکند که میخواهد فوررانر را به تعالی برساند و دوباره پرومتیانهای خود را به صورت مستقیم کنترل کند که تا به این لحظه به صورت غیرفعال در حال نبرد بودند. او مشخص میکند که نسبت به بشریت نفرت خاصی دارد (به دلیل گذشته پر از مشکل و طولانی که داشت) و قسم میخورد تا از در اختیار گرفتن ردای مسئولیت توسط آنها جلوگیری کند. کاوننتهایی که در آن جا حضور داشتند و هنوز فوررانر را به عنوان خدایانشان در نظر داشتند، قسم میخورند که به دیداکت خدمت کنند و او تصمیم میگیرد که کمکشان را قبول کند. خوشبختانه، مسترچیف قادر شد تا به سختی از نیروهای تازه متحد شده پرومتیان و کاوننت فرار کند.
UNSC Infinity در نهایت به داخل Requiem به دلیل جاذبه آن کشیده شد اما از آن جایی که در ارتباطات دیگر اختلال ایجاد نمیشد، چیف توانست با این کشتی ارتباط برقرار کند و به سمت محل سقوط آن برود و به سربازان آن جا و همینطور اسپارتانهای ۴ کمک کند تا از کشتی دفاع شود. نیروهای کاوننت توانستند سیستمهای دفاعی کشتی را با ابزار EMP خود غیر فعال کنند اما پس از این که چیف آنها را نابود میکند، کشتی قادر به نابود کردن دو Cruiser کاوننت میشود و حتی به اندازه کافی به Cryptum دیداکت (که او از آن به عنوان وسیله نقلیه استفاده میکرد) هم آسیب وارد کردند تا موجب عقبنشینی او شوند. مسترچیف که فرصت استراحت پیدا کرد با افسران UNSC Infinity آشنا میشود: کاپیتان اندرو دل ریو (Andrew Del Rio)، فرمانده توماس لاسکی (Thomas Lasky) و فرمانده اسپارتانهای ۴ به نام سارا پالمر (Sarah Palmer).
UNSC Infinity و دیداکت به راه خودشان میروند
مسترچیف پافشاری میکند که متوقف کردن دیداکت پیش از خارج شدن از Requiem حیاتی است اما دل ریو مخالفت میکند و به او دستور میدهد تا به تیم حملهشان کمک کنند. آنها ماموریت یافتهاند تا سیستم جاذبهای که UNSC Infinity را غیر قابل حرکت کرده است را نابود کنند. تیم حمله با بهرهگیری از یک Mammoth بزرگ که دارای یک اسلحه MAC بود توانست سیستم جاذبه را نابود کند. به یکباره، مسترچیف دچار یک وهم از یک کتابدار فوررانر می شود که شبیه یک هوش مصنوعی است. این کتابدار به چیف در مورد نقشه دیداکت برای استفاده از Composer هشدار میدهد. Composer یک وسیله است که میتواند انسانها را تبدیل به سربازان پرومتیان کند تا در نهایت بشریت را منقرض کند. سپس او به مسترچیف یک کاشت ژن خاص به نام genesong میدهد که به او اجازه میدهد تا از تاثیرات Composer در امان بماند.
با از بین رفتن جاذبه موجود، Infinity قادر میشود که از سیاره خارج شود. با وجود صدای نگران مسترچیف در مورد وضعیت کنونی، دل ریو به خطر دیداکت و Composer توجهی نمیکند و دستور میدهد که Infinity به زمین برگردد و چیف را با یک هواپیمای پلیکان تنها میگذارد. چیف قصد دارد تا با استفاده از پلیکان جلوی دیداکت را از ترک Requiem بگیرد اما ناموفق میماند. در نهایت دیداکت وارد کشتی بزرگش به نام Mantle’s Approach میشود و سفر به مکان Composer از Slipspace را شروع میکند و کشتیهای کاوننت به دنبالش میروند. مسترچیف برای دنبال کردن او، داخل یکی از این کشتیها میشود.
۲۴ جولای سال ۲۵۵۷: دیداکت به پایگاه ایوانُف حمله میکند
پس از سفر سه روزه از Slipspace، دیداکت و ناوگان کوچک متحدان کاوننت خود به Installation 03 رسیدند که یکی از حلقههای Halo بود. هدف آنها پایگاه ایوانُف (Ivanoff) بود، یک پایگاه تحقیقاتی UNSC که روی Composer تحقیق میکرد تا راهی برای درک آن پیدا کنند چرا که آن را در حلقه Halo یافته بودند. کاوننت به سرعت شروع به منفجر کردن نیروهای امنیتی کوچک آن جا کرد و پایگاه را اشغال کرده و تمام دانشمندانی که در آن جا پیدا کرده بودند را قتل عام میکند و سیستمهای خودکار دفاعی پایگاه را غیر فعال نمود. مسترچیف و کورتانا در حالی که به سمت Composer میرفتند به دفاع از پایگاه نیز کمک کرده و اسلحههای خودکار را دوباره فعال کردند و امید داشتند که Composer را جابهجا یا نابودش کنند تا دیداکت نتواند از آن استفاده کند؛ اما متاسفانه قادر به انجام این کار نشدند.
دیداکت توانست کنترل Composer را به دست بگیرد و پیش از این که کسی قادر به عکسالعمل باشد، از آن روی تمام کسانی که در پایگاه ایوانف زنده بودند استفاده کرد و فورا تمام افراد پایگاه را کشت و مایه آنها را به یک انبار انتقال داد تا در آن جا تبدیل به پرومتیان شوند. مسترچیف به وسیله Composer از هوش رفت اما به لطف کاشت ژنی که کتابدار انجام داده بود، توانست زنده بماند.
مسترچیف و کورتانا که میدانستند دیداکت اکنون هر چیزی که برای حمله به زمین نیاز دارد را در اختیار دارد، به سرعت به سمت یک هواپیمای UNSC نزدیک رفتند و آن را به زیر سپرهای Mantle’s Approach پرواز دادند. Mantle’s Approach در این زمان به داخل Slipspace و به سمت زمین رفت. نقشه مسترچیف و کورتانا این بود تا به داخل کشتی وارد شوند و قسمت اتمی کشتی را با خودشان جابهجا کنند و آن را از داخل به صورت دستی فعال نمایند تا Mantle’s Approach را به همراه Composer از داخل نابود کنند.
۲۵ جولای سال ۲۵۵۷: مسترچیف و کورتانا دیداکت را شکست میدهند
Mantle’s Approach پس از رسیدن به زمین فورا حمله به کشتیهای UNSC و سیستم دفاعی را شروع میکند تا بتواند از Composer به صورت موثری استفاده کند. نیروهای دفاعی UNSC با تمام قوا جبران کردند اما حملات آنها در برابر سپر سخت کشتی فوررانر بینتیجه بود. UNSC Infinity اگر میتوانست به اندازه کافی نزدیک شود و یک دید بهتری داشته باشد، قدرت موشکی کافی برای ایجاد یک حفره در بدنه کشتی فوررانر داشت اما اسلحههای دفاعی Mantle’s Approach از آن جلوگیری میکردند. پس از این که مسترچیف حضورش را با یک پیام ارتباطی اعلام کرد، فرمانده لاسکی (Lasky)، که اکنون با تنزل درجه دل ریو کاپیتان Infinity شده بود، از چیف خواست اسلحههایی که از حملات Infinity جلوگیری میکردند را غیر فعال کند. از آن جایی که چیف زیر سپرهای کشتی قرار داشت، اسلحههایش برای غیر فعال کردن سیستمهای دفاعی آن موثر بود. این کار به Infinity اجاز داد تا یک حمله متمرکز انجام دهد و یک راه ورودی برای مسترچیف به وجود آورد تا وارد کشتی شود.
چیف پس از این که به داخل کشتی رفت، با گروه دشمنان پرومتیان جنگید و راهش را باز کرد و در نهایت به جایی که دیداکت و Composer قرار داشتند نزدیک شد. هر دوی آنها توسط یک سپر ضخیم محافظت میشدند که از آنها در برابر انفجارهای اتمی مراقبت میکرد بنابراین کورتانا استراتژی را پیاده کرد تا سپرها غیرفعال شوند: قطعاتی از خود را ساخت تا در سراسر کشتی پخش شوند و به سیستمهای سپری کشتی بیش از حد فشار وارد کنند و باعث نقص در آنها شود. با انجام این کار توسط کورتانا، چیف به نبردش به سمت دیداکت ادامه داد.
در حالی که کورتانا توانست سپرها را غیر فعال کند، Composer شروع به شلیک کرده بود و در حال کشتن میلیونها انسان در شهر New Phoenix در زمین بود. دیداکت که متوجه نقشه چیف برای بمب اتمی شده بود، با استفاده از قدرتهای تلکینتیک خود از فعال کردن آن پیشگیری کرد. با این حال، قطعات کورتانا دستبندهای نوری سختی را ایجاد کردند تا دیداکت را مهار کند و چیف را از کنترلش بیرون بیاورد. مسترچیف از این فرصت استفاده کرد و یک نارنجک به دیداکت چسباند که به او آسیب وارد کرد و باعث شد که به داخل پورتال Slipspace زیرین بیفتد که برای انتقال مایه انسانها استفاده میشد. سپس، چیف که آماده مرگش بود کلاهک هستهای را فعال و Composer را به صورت کامل نابود کرد و خطر را به اتمام رساند.
کورتانا مسترچیف را نجات میدهد
با این که چیف فکر میکرد با فعال کردن دستی کلاهک کشته میشود، اما توانست زنده بماند چرا که کورتانا از یکی از قطعات خودش استفاده کرده بود تا او را به جایی خارج از شعاع انفجار ببرد و داخل یک نور توپی سخت نگه دارد. کورتانا که مطمئن بود نمیتواند از سرنوشتی که انتظارش را میکشد فرار کند، یک خداحافظی احساسی با چیف میکند و تمام قطعاتش به سکوت میروند. با ناپدید شدن نور توپی سخت، یک کشتی پلیکان راهش را به سمت خرابههای Composer باز کرده و چیف را سوار میکند.
در روزهای پس از این اتفاق، مسترچیف در اندیشه مرگ دوستش است و خود را آماده تجدید دیدار با UNSC میکند تا با هر تهدیدی که در ادامه قرار است بیاید مواجه شود. به زودی او میتواند با خانوادهاش یعنی دیگر اسپارتان ۲های تیم آبی دیدار کند: فرد-۱۰۴(Fred-104)، کِلی-۰۸۷ ( Kelly-087) و لیندا-۰۵۸(Linda-058).
با این که دیداکت شکست خورده بود، کار کاوننت در دنیای Requiem تمام نشده بود. همچنین خدمه UNSC Infinity آماده یک حمله دوم به این سیاره فوررانر بودند که توسط نیروهای شجاع اسپارتان ۴ رهبری میشد…
واقعا عالی بود من که یک نسخه ار بازی رو انجام نداده بودم کل داستان رو فهمیدم
درباره halo 5 مقاله نمینویسید؟
بهزودی داستان هیلو ۵ هم به لیست اضافه میشه، منتظر باشید.
واقعا ممنون