سفر به سیارات دیگر و کشف ناشناختهها بدون شک یکی از بزرگترین آرزوهای انسان است؛ آرزویی که شاید به این زودیها در دنیای واقعی برآورده نشود. با این وجود، میتوان در دنیای بازیهای ویدئویی که در آن حد و مرزی برای تخیل وجود ندارد به خیلی از این آرزوها دست یافت. قوهی تخیل بازیسازها سالهاست که برای خلق جهانهای جدید و شگفتانگیر تلاش میکند تا حداقل برای ساعاتی، گیمر را از واقعیت جدا نموده و وارد یک ماجراجویی سرگرمکننده کند. حالا استودیوی کانادایی Typhoon در اولین ساختهی خود، ما را به یک سیارهی اسرارآمیز میبرد؛ سیارهای که میتوان در هر گوشهی آن رازها و عجایب تازهای یافت و از گشت و گذار در آن لذت برد. Journey To The Savage Planet را باید بدون شک یکی از مهمترین بازیهای ماجراجویی امسال دانست. یک عنوان مفرح که با وجود برخی مشکلات، تجربهای منحصر به فرد را برای ما خلق میکند.
بازی از آنجا آغاز میشود که شما به عنوان یک کاوشگر در قالب برنامهای فضایی به یک سیارهی دیگر فرستاده میشوید. اکثر این کاوشهای فضایی در گذشته بدون یافتن چیز جدیدی در سیارهی مقصد خاتمه یافته است، بنابراین امید چندانی به این برنامه نیز وجود ندارد. اما وقتی شما پای به سیارهی AR-Y 26 میگذارید به زودی درمییابید که حقیقت چیز دیگری است و این سیارهی عجیب صدها راز بزرگ و کوچک در خود پنهان دارد و حتی میتوان آثاری از زندگی موجودات هوشمند در آن یافت. پس شما کاوش خود را از مناطق سرد و یخزدهی سیاره شروع میکنید و به مرور وارد مناطق سرسبز با آبشارهای زیبا و یا مناطق گرم و سوزان در دل زمین میشوید.
سازندگان Journey To The Savage Planet تمام تلاش خود را کردهاند تا فضای بازی رو به سمت کمدی سوق دهند. این تلاش را میتوان به وضوح در دیالوگها، طراحی محیط بازی مثل موجودات زنده و پوشش گیاهی و حتی رنگبندیها مشاهده کرد. خوشبختانه این تلاش تا حد زیادی موفقیتآمیز بوده است و بازی لحن طنز خود را تا انتها و مبارزه با باس نهایی حفظ میکند. علاوه بر این، لحن کمدی به بازی کمک کرده است تا از عناوین مشابه خود مانند No Man’s Sky فاصله بگیرد و تبدیل به یک تجربهی کاملا جدید برای گیمر شود. بدون شک در کمتر عنوان دیگری میتوان موجودات بامزهی این بازی و یا رنگبندی شاد آن را پیدا کرد.
شاید بتوان بزرگترین مشکل بازی را داستان آن دانست. عملا بازی فاقد یک داستان منطقی و محکم برای توجیه کارهای قهرمان آن است. هدف از کاوش در این سیاره و رفتن به نقاط مختلف آن چیست؟ چرا قهرمان بازی این همه خطر را برای رسیدن به یک برج بزرگ به جان میخرد؟ متاسفانه همهی اینها سوالاتیست که نمیتوان جوابی برایشان پیدا کرد. هر چند گشت و گذار در سیارهی AR-Y 26 به لطف طراحی زیبای آن همواره لذتبخش است اما نبود یک پشتوانهی داستانی قوی، هدف از این گشت و گذارها را به راحتی زیر سوال میبرد. با وجود این که در طول بازی، همواره گیمر وارد مکانهای جدید با طراحیهای متفاوت و موجودات جدید میشود اما هیچگاه این حس به او منتقل نمیشود که در حال پیشرفت در داستان بازی است. عملا بازی از شما میخواهد از نقطهی A به نقطهی B بروید اما هیچ فراز و نشیب داستانی در طول مسیر وجود ندارد و همین موضوع از اشتیاق شما برای ادامهی کاوش میکاهد. ضعف در قصهگویی در حالی درJourney To The Savage Planet به چشم میآید که بازی با توجه به طراحی فوقالعادهی محیط خود حتی پتانسیل بازگو کردن چندین داستان فرعی در کنار ماموریتهای جانبی را نیز داشت.
در بازی تقریبا شاهد یک الگوی ثابت برای پیشروی هستیم. در ابتدا به شما یک وظیفهی مشخص مانند رسیدن به یک مکان خاص داده میشود، اما معمولا بدون داشتن قدرتهای ویژه رسیدن به آن مکانها ممکن نیست. بنابراین شما ناچارید که مسیر خود را تغییر دهید و منبع آن قدرت خاص را بدست آورید. سپس به سفینهی خود برمیگردید و با استفاده از منابعی مانند کربن و آلمینیوم که قابل جمعآوری هستند، خود را آپگرید میکنید. این قدرتها طیف وسیعی مانند پرشهای دو مرحلهای، قلابها و یا اسلحههای خاص را شامل میشود. استفاده از این الگو در بازی موفقیتآمیز بوده است؛ به خصوص در مراحل پایانی که استفاده از ترکیب این قدرتها برای عبور از موانع و دستیابی به هدف ضروریست. مکانیزمهای استفاده از این قدرتها به ویژه آنهایی که برای پرشها و سکوبازیها نیازند نیز در اکثر موارد بدون مشکلاند و نمیتوان ایراد جدی به آنها گرفت. در این میان برخی از قدرتها مانند کوتاه کردن طول ریلود اسلحهها هم وجود دارند که کاملا اختیاریاند و بدون بدست آوردن آنها هم میتوان بازی را به راحتی به پایان برد.
همهی موجودات سیارهی AR-Y 26 رفتار دوستانهای ندارند و گاهی برای مقابله با آنها نیاز است تا وارد فاز اکشن شوید. اصلیترین وسیلهای که برای نبرد با دشمنان در اختیار شما گذاشته میشود یک تفنگ است که مهمات نامحدود دارد اما پس از شلیک تعداد معینی گلوله باید ریلود شود. مبارزات بازی ساده هستند و معمولا به شلیک گلوله به نقاط آسیبپذیر دشمنان خلاصه میشوند؛ نقاط آسیبپذیری که معمولا خود را به صورت لکههای روشن بر روی بدن دشمنان نشان میدهند. باسهای معدودی نیز که در بازی وجود دارند چالش برانگیز نیستند و به راحتی میتوان شکستشان داد. در مجموع بازی تمرکز چندانی بر روی بخش اکشن ندارد و قطعا لحظاتی را که این بخش پررنگ میشود نمیتوان جز لحظات موفق و لذتبخش بازی دانست.
یکی از بزرگترین برگهای برندهی بازی طراحی هنری آن است. محیطهای بازی به معنای واقعی کلمه زیبا هستند. خلاقیت و سلیقهی سازندگان بازی را میتوان به وضوح در طراحی موجودات زنده، پوشش گیاهی و فضای سیاره مشاهده کرد. شاید در کمتر بازی ویدئویی بتوان چنین رنگبندی چشمنوازی را در محیط بازی دید. مهم نیست که شما در حال کاوش در نقاط سرسبز سیاره هستید یا به گشت و گذار بر روی صخرههای شناور مشغولید، در تمام لحظات طراحی هنری بازی در سطح بالایی قرار دارد و ناخواسته تحسین گیمر را برمیانگیزد. شاید بتوان از نظر گرافیک فنی ایراداتی مانند برخی بافتهای بیکیفیت به بازی وارد کرد اما طراحی زیبای محیط به خوبی این ایرادات را میپوشاند و کمتر گیمری شاید حتی متوجه این ضعفها شود.
در Journey To The Savage Planet یک حالت کوآپ نیز تعبیه شده است که به شما اجازه میدهد تا بازی را با یکی از دوستان خود تجربه کنید. هر چند این ایده بر روی کاغذ جذاب به نظر میآید اما در عمل چیز جدیدی نسبت به تجربهی تکنفره به بازی اضافه نمیکند. اگر سازندگان میتوانستند در حالت کوآپ گیمر را به کار تیمی وادارند و عبور از موانع و شکست دادن دشمنان را مشروط به هماهنگی با یکدیگر کنند، قطعا این حالت از بازی نیز به یک تجربهی لذتبخش تبدیل میشد، اما در حال حاضر نمیتوان تجربهی آن را ضروری دانست.
Journey To The Savage Planet بدون شک یکی از عناوین ماجراجویی قابل توجه امسال است که موفق میشود با استفاده از طراحی هنری فوقالعاده و گیمپلی سرگرمکنندهاش، تجربهای مفرح و به یادماندنی برایمان خلق کند. اگر گشت و گذار در سیارهی شگفتانگیز بازی با یک داستان گیراتر همراه میشد قطعا نتیجهی نهایی میتوانست از این هم بهتر باشد.
طراحی هنری فوقالعاده
محیطهای متنوع و جذاب
سیستم پیشروی در بازی
بخش اکشن ساده و کمعمق
بخش کوآپ غیرضروری