با عرضهی موفقیتآمیز موس مخصوص بازی «رِیزر بازیلیسک التیمیت» (Razer Basilisk Ultimate) در بازهی آبان الی آذر سال میلادی پیشین، پیشرفتهای جالبی را در زمینه موسهای گیمینگ بیسیم شاهد بودیم. این موس، با معرفی یک سنسور جدید، راندمان کلی همنوعان بیسیم خودش را آنقدر بهبود بخشید که در شرایط کنونی موسهای بیسیم تجربهای مشابه موسهای سیمی را به لحاظ راحتی و عملکرد کلی ارائه میدهند. این به بازیکنان حرفهای عرصهی eSports یا ورزشهای الکترونیکی اجازه میدهد که یک بار برای همیشه از شر موسهای سیمی خلاص شوند. با وجود این تفاسیر، بحث هزینهی قطعات یاد شده هم در این میان وجود دارد که ما را به تالیف مقاله ذیل وادار کرده است. اگر نمیخواهید حدود ۱۰۰ دلار را تنها برای یک موس گیمینگ خرج کنید، بهتر است خلاصهای از بهترین انتخابهای موجود در بازار را در وبسایت پیکسلآرتس مطالعه فرمایید.
Logitech G502 Lightspeed .1
نقاط قوت:
- سنسور مدل «هیرو» (Hero) دقیق و سریع است
- عمر باتری بسیار عالی – این موس میتواند تا ۴۸ ساعت با نورپردازی فعال کار کند
- ویژگیهای نورپردازی هوشمندانه
نقاط ضعف:
- قابلیت چرخش آزاد (Hyperscroll) کمی بیاستفاده است
- قسمت جدا شوندهی پایینی بدنهی موس کمی عجیب است
- کمبود اتصال بلوتوث میتواند کمی محدودیت ایجاد کند
Logitech G502 Lightspeed انتخاب اول و برتر ما در زمینه موسهای بیسیم است. در این موس هرآنچه را که از یک وسیلهی گیمینگ درجه یک میخواهید پیدا میکنید. سنسور «هیرو» شدیدا سریع بوده و با میزان DPI بالا (تا حدود ۱۶۰۰۰) به هیچوجه مشکلی درقبال سرعت عملکرد موس نخواهید داشت. دکمههای قابل تنظیمی که در اطراف موس تعبیه شدهاند به شما اجازه شخصیسازی داده که باعث انعطاف بیشتر عملکرد موس میشوند. این موس، به جای استفاده از بلوتوث، از اتصال Lightspeed بهره برده که موجب کاهش هرگونه تاخیر در بازخورد موس میشود. از آنجایی که این یک موس بیسیم است، «لاجیتک» تمام قوای خود را به کار برده تا باتریاش را تا جای ممکن قوی کند. باتری این موس میتواند تا حدود ۴۸ ساعت با نورپردازی فعال کار کند که مدت بسیار زیادی است. رابط کاربری G Hub هم به شما اجازهی کنترل رنگ نورپردازی موستان را داده و فضایی شخصیتر را به ارمغان میآورد. این موس به لحاظ راندمان هم قابل شخصیسازیست. شما میتوانید میزان DPI آن را تنها با فشردن یک دکمه سریعا عوض کرده و یا حتی وزن کلی بدنهاش را با قرار دادن وزنههایی مخصوص در زیر موس تنظیم نمایید تا به سنگینی ایدهآل خود برسید. هرچند این موس اصلا ارزان نیست، اما بهترین انتخابی است که یک شخص، چه حرفهای و چه غیرحرفهای، میتواند برای یک موس بیسیم داشته باشد.
۲. Razer DeathAdder V2
نقاط قوت:
- میزان DPI بسیار بالا (حدود ۲۰۰۰۰) + سنسور فوقالعاده
- طراحی ارگونومیک بینظیر
- نورپردازی Chroma بسیار زیباست
نقاط ضعف:
- نورپردازی در بخشهای اندکی از موس اتفاق میافتد
- قیمت نسبتا بالا در مقایسه با رقبای خود
Razer DeathAdder V2 نسخه بهروزرسانی شدهی موس قبلی همین سازنده بوده که در زمان عرضهاش توانسته بود خودش را بهعنوان یکی از بهترین موسهای گیمینگ معرفی کند. حال، «ریزر» با استفاده از سنسور جدید Focus+ خود و سقف جدید DPI (حدود ۲۰۰۰۰) توانسته جهشی عظیم را نسبت به رقبای خود تجربه کرده و به یکی از بهترین ابزار گیمینگ موجود تبدیل شود. هرچند که شما میتوانید با هزینهای کمتر هم موس سیمی مخصوص گیم تهیه کنید، اما بعید میدانم هیچیک از آنها بتواند عملکرد فوقالعادهای را چون DeathAdder ارائه دهد، عملکردی که به راحتی میتواند نیازهای بازیکنان حرفهای eSports را هم برطرف کند. البته وجود تنها دو منطقهی نورپردازی در این موس و طراحی سادهاش، باعث میشود که DeathAdder در زمینه زیبایی کمی از دیگران عقب بماند، اما قطعا کارآمدترین انتخاب در قبال افزایش میزان کشتههای شما حین بازی کردن است.
۳. Corsair Harpoon
نقاط قوت:
- ارزش بالا در قبال قیمت
- سبک
- به راحتی در دست قرار میگیرد
نقاط ضعف:
- نمیتواند به لحاظ کیفی با برترینها همراهی کند
- اندازهی کوچکش ممکن است به همه خوش نیاید
- سیم بدون محافظ
وقتی صحبت از ابزار گیم میشود، یک وسیله با وزنی برابر با سی پوند احتمالا نمیتواند چندان خدمتی به شما بکند. هرچند این مورد چندان دربارهی Corsair Harpoon صدق نمیکند. این موس یکی از سبکترین موسهایی است که تا به حال با آن کار کردهایم و به واسطه طراحی تند و تیزش، به خوبی خودش را در عناوین سبک شوتر نشان میدهد. طراحی پلاستیکی این موس آن را بسیار خوشدست کرده و خوشبختانه هر یک از شش دکمهای که روی موس تبعیه شده قابل شخصیسازی هستند. راندمان کلی موس به لحاظ سرعت حرکت Pointer بسیار بالا بوده و به لطف سنسورش که تا ۶۰۰۰ DPI پشتیبانی میکند، دقت و قوتی که بازیکنان حین تجربهی عناوین مورد علاقهشان میطلبند را به ارمغان میآورد. هرچند که این موس در سمت ارزانتر و مبتدیتر طیف محصولات Corsair قرار داشته، اما با این حال از سیستم نورپردازی بهره برده و میتوان آن را به راحتی با دیگر قطعات این کمپانی مطابقت داد. Harpoon بلاشک غنیترین موسی نیست که تا به حال دیدهاید، اما در زمینههایی که میتواند برای شخص مهم باشد، حرفهایی برای گفتن دارد.
۴. Roccat Kain 200 AIMO
نقاط قوت:
- راحتی بسیار شدید هنگام استفاده
- سنسور PixArt واقعا خوب عمل میکند
- نمیتوان از عمر ۳۵ ساعتی باتری این موس به راحتی عبور کرد
نقاط ضعف:
- نصب نرمافزار رابط کاربری این موس، یعنی Roccat Swarm، بسیار طاقتفرساست
- هیچگونه فضایی برای جایگذاری Dongle بیسیم موس وجود ندارد
با افزایش موج تبدیل شدنِ موسهای بیسیم به استاندارد عمومی، Roccat Kain 200 AIMO، با وجود عدم ارائهی خدمات درجه یک محصولات «لاجیتک» یا «رِیزر»، کماکان یک موس بیسیم فوقالعاده محسوب شده و بهطور یقین کارایی بیشتر و با ارزشتری را نسبت به قیمتش، که از جذابیتهای اصلی این موس به شمار آمده، ارائه میدهد. البته نصب عجیب و طاقتفرسای نرمافزار مخصوص رابط کاربری موس و نبود فضایی که بتوان در آن Dongle مربوطه را قرار داد از جمله ایراداتی است که این وسیلهی ارزان قیمت به همراه دارد. اگر قصد آزادی از شر سیم را دارید، اما نمیخواهید هزینه بسیاری بکنید، این موس قطعا بهترین انتخاب موجود است.
۵. Razer Basilisk Ultimate
نقاط قوت:
- سنسور Focus+ با سقف DPI بیست هزارتاییاش رویاییاند
- اتصال بیسیم بدون هرگونه اختلال شگفتانگیز است
- نورپردازی Chroma هرگز دست از شگفتزده کردن شما بر نمیدارد
- عمر باتری این موس تا ۱۰۰ ساعت در نظر گرفته شده است
نقاط ضعف:
- قیمت بسیار بالا
- نبود وزنههای اضافی برای تنظیم وزن
- نمیتوان با هر دو دست از آن استفاده کرد
اگر در این مقاله قیمت را لحاظ نمیکردیم، Razer Basilisk Ultimate بلاشک و بی چون و چرا برترین موس مخصوص گیم این لیست میبود. اتصال بیسیم Hyperseed «رِیزر» بارها در مقایسه با بلوتوث سریعتر بوده و راندمانی مشابه موسهای سیمی ارائه میدهد. وجود این مزیتهای رویایی به لطف عدم وجود هرگونه تاخیر در بازخورد عملکرد ممکن میشود. سنسور جدید Focus+ به شما اجازه میدهد تا حساسیت موس خود را تا سقف بیست هزار DPI بالا ببرید. بایستی اشاره کرد که در حال حاضر هیچ موسی توانایی رسیدن به چنین میزانی را نداشته و تنها مدل Basilisk بوده که به چنین عددی دستیافته است. با تمامی این تفاسیر، بزرگترین مشکل این موس قیمت بسیار بالایش است. Razer Basilisk Ultimate حدود ۱۶۹.۹۹ یورو قیمت داشته که حدود ۴۰ یورو از موس G502 Lightspeed بیشتر است. در این که Basilisk موس برتری است شکی نیست، اما برتریاش نمیتواند قیمت بالایش را توجیه کند. اگر پول مسئله بزرگی برایتان نیست، ما به شما خرید Razer Basilisk Ultimate را پیشنهاد میکنیم.
۶. Logitech G Pro Wireless
نقاط قوت:
- بسیار راحت
- طراحی مناسب برای هر دو دست
- راندمان سنسور فوقالعاده
- راندمان بیسیم در حد موسهای سیمی
نقاط ضعف:
- ممکن است برای برخی کوچک باشه
- ظاهر بیذوق
- گران
Logitech G Pro Wireless درحال حاضر استاندارد طلایی موسهایی است که برای هر دو دست ساخته شدهاند. پاسخدهی این موس، به لطف وجود فناوری بیسیم LightSpeed کمپانی Logitech، در حد و اندازهی موسهای سیمی است. با اضافه کردن سنسور Hero به این مجموعهی عالی، که زمان پاسخدهی را حتی بهتر هم میکند، G Pro Wireless به راحتی به یکی از بهترین موسهای گیمینگ تبدیل میشود. نکات منفی این موس عبارتند از قیمت بالا، ظاهر بیذوق و ابعاد فیزیکی کمی فشردهاش که میتواند برای بازیکنانی که دستهای درشتی دارند مشکلساز باشد.
۷. Corsair M65 Pro RGB
نقاط قوت:
- پاسخگویی بالای سنسور
- دکمهی مخصوص اسنایپر
- کیفیت ساخت بالا
- ظاهر زیبا
نقاط ضعف:
- میتواند هنگام انجام شلیکهای ناگهانی مشکلساز باشد
- کابل موس قابلیت جدا شدن ندارد
- سطح موس میتواند موجب عرق دستان شود
Corsair M65 Pro RGB یکی از بهترین موسهای گیمینگی است که میتوان تهیه کرد و به واسطهی وجود دکمهی مخصوص اسنایپر، بازیکنان حرفهای شوترهای اولشخص را شدیدا شیفتهی خود میکند. اگر شما از آن دسته بازیکنانی هستید که با دقت فراوان از دوردست شلیک میکنید، داشتن یک دکمه برای کاهش DPI بطور مقطعی به منظور کسب دقت بالا میتواند کارآمدی باشد. این موس در دیگر زمینهها نیز، قبیل حرکت روان روی صفحهی فیزیکی و شمایل راحتش، رضایتبخش بوده و شما میتوانید با اضافه کردن وزنههای جدید سنگینی موس را هم به سلیقهی خود تنظیم کنید. روی این موس سه منطقهی نورپردازی وجود داشته که رنگهای گوناگون را به نحوی روشن و زنده به نمایش گذاشته و در صورت داشتن دیگر قطعات از کمپانی مذکور، میتوانید آن را با ابزارهای گیمینگ خود تطبیق دهید. اگر میخواهید یک موس عالی برای عناوین شوتر اول شخص، بدون داشتن هرگونه دغدغهی سیمی، داشته باشید، Corsair M65 Pro یک انتخاب ایدهآل است.
۸. Corsair Scimitar RGB Elite
نقاط قوت:
- قابلیت شخصیسازی ۱۲ دکمهی کنار موس
- سرعت بسیار دقیق Pointer
- طراحی باکلاس
نقاط ضعف:
- قیمت بالا
- وزن بالا
- ممکن است برای برخی کمی طویل باشد
آیا در نظر دارید که تنها عناوین MOBA مثل League of Legends بازی کنید؟ پس باید بدانید که سراغ انتخاب مناسبی آمدهاید. Corsair Scimitar RGB Elite با داشتن دوزاده دکمهی فرعی که میتوان آنها را به فعالسازی قابلیتهای مخصوص و یا انجام حرکات خاص اختصاص داد، میتواند مناسبترین انتخاب برای شما باشد. جدای از خوب بودنش برای عناوین MOBA، این موس با بهرهمندی از میزان هجدههزار DPI و استفاده از یک سنسور Optical، برای انجام هر نوع بازی دیگری هم مناسب بوده و اساسا یک موس گیمینگ قدرتمند است. البته قیمت زیاد آن ممکن است مانعی برای خریدش باشد. اگر قرار نیست از تمامی دکمههای این موس استفادهی کافی را ببرید، بهتر است سراغ موردی دیگری بروید.
۹. Razer Basilisk Essential
نقاط قوت:
- هزینهی منطقی و قابل پرداخت
- طراحی دوستداشتی
- پرهی کنارهی موس کارآمدی بوده و چندین استفادهی مختلف دارد
- نرمافزار مخصوص رابط کاربری تنظیمات بسیاری را به منظور شخصیسازی به همراه دارد
نقاط ضعف:
- طیف پایین حساسیت سرعت موس
- موس صرفا دارای ویژگیهای اساسی و لازم بوده و قابلیت چندان دور از ذهنی ندارد
Razer Basilisk Essential یکی از بهترین انتخابهای سیمی است که شخص میتواند هنگام تهیهی یک رایانهِی شخصی داشته باشد. با هزینهای پنجاه دلاری، این موس یکی از ارزانترین مواردی است که خلاف قیمتش، خدمات درجه یک دیگر ابزار «رِیزر» را به مخاطبش ارائه میدهد. ظاهر آن بسیار جذاب بوده و به واسطهی نرمافزار مخصوص «رِیزر»، گزینههای نورپردازی بسیاری را در اختیارتان میگذارد. پرهی زیرین آن دارای چندین استفادهی مختلف بوده و با داشتن وزنی بالغ بر ۹۵ گرم، درکنار استفادههای زیاد، سرعت رضایتبخشی را هم خواهد داشت. البته همراه این نکات مثبت، یک مورد منفی هم وجود دارد و آن مقدار کم DPI است (در حدود ۶۴۰۰)، عددی تقریبا نصف میزانی که اکثر موسهای گیمینگ ارائه میدهد. اگر به تازگی اقدام به تهیهی یک سیستم شخصی کردهاید و نمیخواهید به حساسیت موس خود دست بزنید، Basilisk Essential انتخاب خوبی است. اما برای کسانی که به شکل حرفهای بازی کرده و راندمان کلی عالی میخواهند، قطعا انتخابهای دیگری هم وجود دارد.
۱۰. SteelSeries Rival 700
نقاط قوت:
- راندمان فوقالعاده
- لغزندگی بسیار روان
- کاملا قابل شخصیسازی
- بدنهی موس کاملا در دست جا میشود
نقاط منفی:
- صفحهی OLED موس چندان کاربرد ندارد
- وزن موس قابل شخصیسازی نیست
- قیمت بالا
SteelSeries Rival 700 مانند دیگر موسهایی نیست که تا به حال دیدهاید. تجهیز شده به یک سنسور قوی با میزان DPI شانزدههزارتایی، طراحی راحت و نورپردازی، Rival 700 یکی از بهترین انتخابهایی است که شخص میتواند داشته باشد. این پایان ماجرا نیست، چرا که این موس از یک موتور لرزشی و صفحهی OLED هم استفاده کرده که آن را اساسا در مقایسه با دیگر انتخابها متمایز و خاص میکند. موارد مذکور به شما اجازه میدهد تا در بازیهای Dota 2 یا Counter-Strike: Global Offensive، پاسخی را در مقابل حرکات دیگران دریافت کنید که ممکن است به راحتی حس نشوند. هرچند لیست عناوینی که از چنین مواردی پشتیبانی میکنند محدود بوده، هشدار لرزشی این موس شما را در حرارت نبردهای پیشرویتان نگه داشته و کاملا ارزشش را دارد. درواقع این موس بهترین انتخاب ما برای تجربهی Counter-Strike است. اگر شما از مخاطبین بازیهای یاد شده هستید، Rival 700 یک انتخاب عالی است.
حال که انتخابهای لیست فوق تمام شده، بهتر است به تعریف برخی از اصطلاحاتی که طی این مقاله استفاده شده بپردازیم تا حین انتخاب کردن، از تمامی اطلاعات یک موس سر در بیاورید.
DPI چیست؟
اصطلاح DPI مخفف «نقطه در اینچ» است. این اسم از اولین مواردی است که سازندگان موسهای گیمینگ، هنگام عرضهی یک محصول جدید، آن را مدام بر زبان میآورند. لغت مذکور اجمالا اشاره میکند که موس شما چقدر حساس است. DPI بالاتر به معنای تحرک کمتر اما چرخش بیشتر حین استفاده از موس بوده و بالعکس، DPI کمتر به معنای طی کردن مفاصل کمتر اما تحرک بیشتر است. هر موس گیمینگ طیف DPI خاص خودش را دارد (برای مثال از ۲۰۰ الی ۸۰۰۰) و مخاطب میتواند نقطهای را در این طیف انتخاب کند که با آن راحتتر است. سقف DPI بالا چیزی در حدود شانزدههزار است. اکثر موسهای اداری از میزان DPI کمتر از ۱۰۰۰ استفاده کرده که در مقایسه با موسهای گیمینگ، عددی پایین است. اکثریت بازیکنان بین ۸۰۰ تا ۳۰۰۰ را نقطهی راحتی خود میدانند، اما با تمرین و تکرار، شما میتوانید از حساسیت بالاتر هم به نحو احسن استفاده کنید. مزیت داشتن DPI بالا این بوده که میتوانید حرکات و واکنشهای سریعتری را، بخاطر داشتن سرعت بالا در قبال نشانه، تجربه کنید. اما در عوض کنترل کلی موس هنگام استفاده از نقاط حساسیت بالا، سختتر میشود. بیشتر مردم به نقاطی چون ۱۲۰۰۰ حتی فکر نمیکنند، پس گول گفتهی «DPI بیشتر برابر است با موسی بهتر» را نخورید. با این وجود، اگر شما از یک صفحه نمایش قوی که از اندازههای ۱۴۴۰p یا ۴K بهره میبرد، استفاده میکنید، داشتن یک موس با DPI بالا میتواند مزیتهای فراوانی برایتان داشته باشد. دلیلش تعداد پیکسلهایی است که نشانهی موس شما برای حرکت بایستی طی کند. لذا، هنگام از DPI بالا، سرعتی را که هنگام تجربهی یک بازی در اندازهی ۱۰۸۰p در اختیار دارید، در اندازههای مذکور آهستهتر تجربه خواهید کرد.
نرخ بهروز رسانی پاسخگویی (Polling Rate) چیست؟
نرخ بهروز رسانی پاسخگویی تعداد دفعاتی است که موس شما به سیستم در قبال محل اسکان خود اطلاع میدهد. نرخ بالاتر بدان معناست که سیستم شما راحتتر و سریعتر متوجهی حضور موس شما در یک نقطه میشود. این چیز خوبیست چرا که باعث حرکات دقیقتر و بهتر موس شما خواهد شد. البته نرخ بالاتر به معنای کار بیشتر و سختتر رایانهی شما برای تشخیص مکان موس هم هست، چرا که باید دادهی بیشتری را در هر ثانیه دریافت کند. اکثر موسهای درجه یک از نرخی برابر با ۱۰۰۰ هرتز استفاده میکنند. این یعنی در هر ثانیه ۱۰۰۰ دفعه از مکان خود به سیستم اطلاع میدهد. خوشبختانه، کمپانیهایی مثل «ریزر» یا «لاجیتک» به کاربران اجازه میدهند که این نرخ را مطابق نیاز و سلیقهی خود تنظیم کنند. با این کار، شما کار کمتری را از سیستم شخصی ضعیف خود خواهید کشید و درهمان حال کارایی موس خود را حفظ میکنید. معمولا تشخیص تفاوت بین نرخ ۵۰۰ الی ۱۰۰۰ هرتز بسیار سخت است. اما شما قطعا تفاوت قابل توجهی را در طیف ۱۲۵ الی ۱۰۰۰ هرتز مشاهده خواهید کرد. به دلایلی که ذکر شد، نرخ بهروز رسانی مهم است، اما همیشه بالاتر به معنای بهتر نیست.
موس سیمی علیه موس بیسیم
در درازمدت، بین عوام پذیرفته شده بود که موسهای بیسیم نمیتوانند در حد و اندازهی موسهای گیمینگ کارایی داشته باشد. این گفته عموما بخاطر داشتن «لَگ» و تاخیر در اتصال بود. یک موس بیسیم، بخاطر طبیعتش، معمولا کندتر از یک محصول سیمی است. برای مثال اگر یک موس سیمی پاسخی برابر با ۱ میلی ثانیه دارد، مدل بیسیم آن پاسخدهی ۵ میلی ثانیهای خواهد داشت. امروزه، به لطف فناوری جدید در موسهای بیسیم، محصولاتی چون Logitech G900 و Razer Mamba را داریم که مانند موسهای سیمی، پاسخدهی شدیدا سریعی دارند. این امر باعث شده که اشخاص هنگام تهیهی موس دیگر به فکر خرید یک محصول سیمی نباشد. درواقع، تیم Cloud9 در بازی Counter-Strike: Global Offensive از موس G900 در لیگهای حرفهای استفاده میکنند، که نشان از سرعت بالایش دارد. اما مواردی دیگری وجود دارد که لازم است هنگام خرید یک موس بیسیم به آن دقت کنید. موسهای بیسیم سنگینتر بوده و شارژی هستند. موسهای سیمی در عوض، درکنار داشتن پاسخدهی سریع، همیشه سبکتر خواهند بود.
نورپردازی RGB چیست؟
تنها راندمان فوقالعاده نیست که موجب خرید یک موس گیمینگ میشود. مجهز بودن این ابزار به نورپردازی چندگانه هم نظر بازیکنان را نسبت به خود جلب میکند. بهتر است به یاد داشته باشید که هنگام تهیهی یک موس دارای سیستم نورپردازی، دقت کنید که چه تعداد مناطقی از بدنهی موس نورانی هستند. دانستن میزان پشتیبانی یک موس از سیستم نورپردازی RGB، به سبب اهمیت شخصیسازی، بسیار مهم است. شما میتوانید نورپردازی موس خود را با دیگر قطعات گیمینگ خود هم تطبیق داده، اینگونه فضای اتاق را زیباتر کنید.
ببخشید آقای رجبی من میتونم از این موس های بی سیم روی موبایل هم استفاده کنم؟ برای کالاف و پابجی میخوام
درود،
حقیقتش تا به حال موردی از استفادهی این موسها روی یک گوشی موبایل ندیدم، کما این که تصور میکنم اگر درست به یاد داشته باشم تمامی موسهای این لیست نیازمند سیستم عاملی مگر گوشی هستن و احتمالا پشتیبانی نکنن. اما اگر میخواین یک موس برای گوشی استفاده کنین ترجیحا با کنترلر مخصوص گوشی تهیه کنین یا موسی ارزان قیمتتر. موسهای فوق برای استفادهی گیمینگ روی گوشی همراه مقداری سنگین هستن مخصوصا به لحاظ قیمت
باسلام و تشکر از مطالب مفیدتون در ضمینه ماوس های گیمینگ به خصوص اگه این بررسی ها ادامه داشته باشه
درود،
متشکریم از شما. با مطالب وب سایت پیکسل آرتس همراه باشید حتما در آینده از این دست مطالب خواهیم گذاشت