فراستپانک (Frostpunk) در سال ۲۰۱۸ یک تجربه نبود؛ یک آزمون بود. آزمونی برای سنجش انسانیت ما در سرمایی که استخوان را میسوزاند. استودیوی ۱۱ Bit Studios از ما پرسید: «برای بقا تا کجا پیش میروید؟» و ما با تصویب قوانین کار کودکان، جیرهبندی سوپ رقیق و برقراری یک نظم آهنین، به این سوال پاسخ دادیم. ما زنده ماندیم. شهر زنده ماند.
حالا، در Frostpunk 2، سی سال از آن طوفان بزرگ میگذرد. ژنراتور هنوز در حال تپیدن است، اما آن سرمای کشنده و فیزیکی، جای خود را به یخبندانی بسیار عمیقتر و خطرناکتر داده است: یخبندان روابط انسانی.
دنبالهی ۱۱ Bit Studios یک بازی «بقا-شهرسازی» (Survival City-Builder) به معنای سنتی کلمه نیست. این یک شبیهساز بیرحمانهی «بقا-جامعه» (Survival Society-Sim) است. Frostpunk 2 این سوال سختتر را میپرسد: «حالا که زنده ماندهایم، چگونه میخواهیم با هم زندگی کنیم؟» پاسخ، همانطور که انتظار میرود، ترسناک، پیچیده و به طرز غمانگیزی، آشنا است.
از دیکتاتوری بقا تا دموکراسی آشوب
اولین و اساسیترین تغییری که در همان ساعت اول بازی بر سر شما آوار میشود، تغییر مقیاس است. Frostpunk 2 دیگر بازی مدیریت تکتک ساختمانها و کارگران نیست. آن دوران گذشته است. شهر شما اکنون یک «متروپلیس» در حال رشد است. شما دیگر «کلنگ» نمیزنید، بلکه «منطقه» (District) تعریف میکنید.
به جای ساخت ۲۰ خانهی جداگانه، شما یک منطقهی مسکونی ایجاد میکنید. به جای یک معدن زغالسنگ، شما یک منطقهی صنعتی تخصیص میدهید. این تغییر از میکرو-مدیریت به ماکرو-مدیریت، تصمیمی جسورانه است که در ابتدا ممکن است طرفداران نسخه اول را کمی سردرگم کند. دیگر خبری از آن اضطراب لحظهای برای خاموش شدن یک بخاری کوچک نیست. اما اشتباه نکنید؛ اضطراب جدیدی که جایگزین آن شده، هزاران بار عمیقتر است.
چرا که با رشد شهر، مشکلات نیز رشد میکنند. حالا که مردم از گرسنگی و سرما نمیمیرند، شروع به «فکر کردن» کردهاند. آنها «ایده» دارند. آنها «جناح» تشکیل میدهند. و اینجاست که هستهی واقعی Frostpunk 2 خود را نشان میدهد: شورا (The Council).
سیاست، نفت جدید است
شما دیگر یک «کاپیتان» مطلقالعنان نیستید؛ شما یک «ناظر» (Steward) هستید که باید در برابر یک شورای شهر پر از جناحهای متخاصم، پاسخگو باشید. در شهر شما دو گروه اصلی ظهور کردهاند: «فرازیلیستها» (Frazilists – یا همان سنتگرایان/طبیعتگرایان) که به بقای سختگیرانهی قدیمی معتقدند و با هرگونه پیشرفت تکنولوژیکی مخالفند، و «تکنوکراتها» (Technocrats) که معتقدند تنها راه نجات، پذیرش تکنولوژیهای جدید و رها کردن گذشتهی سخت است.
تمام گیمپلی بازی حول محور این شورا میچرخد. شما برای تصویب هر قانون، از تخصیص منابع غذایی گرفته تا ساخت یک منطقهی جدید، نیاز به رأی اکثریت در شورا دارید. این یعنی باید مذاکره کنید، رشوه بدهید، تهدید کنید، یا به یکی از جناحها امتیاز بدهید تا علیه جناح دیگر رأی دهد.
Frostpunk 2 در این بخش، به یک شبیهساز سیاسی تمامعیار تبدیل میشود. شما دائماً در حال بررسی نمودارهای حمایت مردمی هستید. هر تصمیمی، عواقب دارد. اگر به تکنوکراتها میدان بدهید، ممکن است راهحلهای صنعتی شگفتانگیزی پیدا کنید، اما سنتگرایان رادیکال شده و در خیابانها شورش میکنند. اگر به سنتگرایان گوش دهید، شهر در رکود فرو میرود و از گرسنگی و کمبود منابع از هم میپاشد.
این سیستم، استرسزاترین بخش بازی است. دیگر دشمن شما سرما نیست؛ دشمن شما همسایهی شماست. دشمن شما، ایدئولوژی است. بازی به طرز استادانهای شما را در موقعیتی قرار میدهد که مجبور میشوید بین «بد» و «بدتر» یکی را انتخاب کنید و هر دو گزینه، گروهی از مردم شما را خشمگین خواهد کرد.
تجربه کنسولی: کنترل یک شهر در حال انفجار با دسته
انتقال یک بازی استراتژی-مدیریتی عمیق از PC به کنسول، همیشه یک قمار است. خوشبختانه، Frostpunk 2 به لطف تغییر مقیاس خود به ماکرو-مدیریت، یکی از روانترین تجربیات این ژانر را روی دسته (Controller) ارائه میدهد.
از آنجایی که شما دیگر با تکتک ساختمانها سر و کار ندارید، رابط کاربری (UI) به شکلی عالی برای آنالوگها و دکمههای جهت بهینه شده است. چرخیدن بین منوی شورا، نقشهی شهر و درخت تکنولوژی، سریع و شهودی است. سیستم «اسنپ» کردن مناطق به یکدیگر به خوبی کار میکند و هرگز حس نمیکنید که به خاطر محدودیتهای دسته در حال باختن هستید. استودیوی ۱۱ Bit به وضوح از ابتدا به فکر پورت کنسولی بوده و نتیجهی کار، یک تجربهی بینقص و راحت بر روی ایکسباکس (یا پلیاستیشن) است.
از نظر بصری و صوتی، بازی یک شاهکار اتمسفریک است. شهر یخی شما، حالا بزرگتر، زندهتر و در عین حال کثیفتر به نظر میرسد. دودکشهای عظیم صنعتی آسمان خاکستری را میخراشند و موسیقی متن مینیمال و غمانگیز، به سنگینی بار مسئولیتی که بر دوش دارید، میافزاید.
یخی نازک
Frostpunk 2 یک تکامل شجاعانه است، اما در این تکامل، بخشی از جادوی صمیمی و شخصی نسخه اول را از دست داده است. در Frostpunk 1، شما نگران «تیم کوچولو» (Little Timmy) بودید که در معدن زغالسنگ کار میکرد. شما نگران آن مادر بیماری بودید که در بیمارستان تخت نداشت. این ارتباط شخصی و احساسی با تکتک شهروندان، هستهی وحشت بازی بود.
در Frostpunk 2، شما دیگر نگران «تیم کوچولو» نیستید. شما نگران «بلوک رأیدهندگان منطقهی صنعتی» هستید. شما با درصدها، نمودارها و جناحها سر و کار دارید. این بازی به شدت «غیرشخصی» (Impersonal) شده است. این یک انتخاب طراحی آگاهانه برای نشان دادن رشد جامعه است، اما باعث میشود که آن ضربههای احساسی کوبندهی نسخه اول، جای خود را به یک استرس مدیریتی و سیاسی مداوم بدهد.
علاوه بر این، سیستم سیاسی گاهی اوقات میتواند بیش از حد مبهم یا حتی ناعادلانه حس شود. گاهی اوقات، مهم نیست چقدر خوب برنامهریزی میکنید، یک رویداد تصادفی یا یک رأیگیری غیرمنتظره میتواند تمام رشتههای شما را پنبه کند. این واقعگرایانه است، اما در قالب یک «بازی»، میتواند به شدت خستهکننده باشد.
جمعبندی: سرمای جدید، همان جهنم قدیمی
Frostpunk 2 یک دنبالهی بینظیر است، اما نه به آن شکلی که انتظارش را داشتید. این بازی بزرگتر، عمیقتر و به مراتب پیچیدهتر از نسخه اول است. ۱۱ Bit Studios با شجاعت، فرمول موفق خود را کنار گذاشته تا داستانی جدید و بسیار مرتبطتر با دنیای امروز را روایت کند: داستانی در مورد شکافهای ایدئولوژیک، خطرات پوپولیسم و بهای گزافی که برای حفظ یک جامعهی متمدن (یا غیرمتمدن) میپردازیم.
این بازی، قلب شما را به اندازهی نسخه اول نمیشکند، اما مغز شما را به شکلی بیرحمانه به چالش میکشد. Frostpunk 2 یک شبیهساز سیاسی درخشان است که در پوستهی یک بازی شهرسازی پسا-آخرالزمانی پنهان شده است. اگر آمادهاید که از سرمای فیزیکی عبور کرده و وارد جهنم واقعی سیاست شوید، این شهر یخی منتظر شماست.
این بازی، قلب شما را به اندازهی نسخه اول نمیشکند، اما مغز شما را به شکلی بیرحمانه به چالش میکشد. Frostpunk 2 یک شبیهساز سیاسی درخشان است که در پوستهی یک بازی شهرسازی پسا-آخرالزمانی پنهان شده است. اگر آمادهاید که از سرمای فیزیکی عبور کرده و وارد جهنم واقعی سیاست شوید، این شهر یخی منتظر شماست.
+ سیستم شورای شهر و جناحبندی، بینهایت درگیرکننده و پرتنش است
+ اتمسفر، موسیقی و طراحی هنری همچنان در اوج قرار دارند
+ رابط کاربری و کنترلر فوقالعاده روی کنسول
+ تصمیمات اخلاقی بسیار پیچیدهتر و خاکستریتر از نسخه اول
- سیستم سیاسی گاهی میتواند ناعادلانه یا بیش از حد مبهم باشد
- ممکن است برای کسانی که صرفاً یک بازی «شهرسازی» میخواهند، بیش از حد سیاسی باشد