خوب یادم میآید که وقتی Persona 5 در ایران عرضه شد، میتوانستید نسخهی استیلبوک آن را به قیمت ۲۱۰ هزار تومان خریداری کنید. مدتی گذشت و نسخهی استیلبوک نایاب شد. بعد هم تخم نسخهی معمولی را ملخ خورد و با گذشت چندماه، اگر بازی را پیدا میکردید هم قیمت آن توفیر چندانی با قیمتاش در روز عرضه نداشت. بنا به دلایل مختلف، در تقویم شلوغ بهار ۲۰۱۷، متاسفانه Persona 5 از قلم افتاد و با چندماه تاخیر و با کلی ترس و لرز و مکافات بالاخره توانستم آن را تجربه کنم. چرا مکافات؟ چون موجودی این عنوان در بازار به صفر میل میکرد. چرا ترس و لرز؟ چون آشنایی خاصی با این فرنچایز نداشتم. معمولا در مواجهه با فرنچایزهای خاصی چون Persona، گیمرهای ایرانی به دو دستهی کوچک و بزرگ تقسیم میشوند. دستهی کوچک برای فرنچایز جان میدهند و دستهی بزرگ، کلا سمت آن نمیروند چون فکر میکنند مناسب ذائقهی آنها نیست. این ترس از بازیهای ژاپنی از قدیم در وجود گیمرهای ایرانی نهادینه شده و تقریبا همگی با آن آشنایی داریم. با این تفاسیر، شاید برایتان جالب باشد تا نظر نگارنده به عنوان یک تازهوارد به این مجموعه را بدانید. اگر مایلید تا متوجه شوید چرا حتی بدون داشتن کوچکترین تجربه از دنیای نقشآفرینیهای ژاپنی، Persona 5 Royal میتواند یک خاطرهی بهیادماندنی برای شما رقم بزند، با بررسی بازی Persona 5 Royal همراه باشید.
اگر اهل سینما باشید با نسخههای Extended Cut فیلمها آشنایی دارید. این نسخه، در واقع یک سری سکانس اضافی را در خود جای داده که در بخشهای مختلفی از فیلم میتوان رد آنها را یافت. شاید ایراد خاصی هم به خاطر عدم وجود این سکانسها متوجه یک فیلم نباشد؛ اما، با این اضافات میتوان تجربهی کاملتر و مطبوعتری از اثر داشت. Persona 5 Royal هم دقیقا همینگونه است. در واقع، نمیتوان گفت که این نسخه شامل بازی اصلی و یک DLC داستانی میشود. چیزهایی که در این نسخه به بازی اضافه شده، بهگونهای در تار و پود آن تنیده شده که نمیتوان آنها را به چشم یک محتوای جداگانه دید. Persona 5 بدون این محتویات جدید هم در سال ۲۰۱۷ مشکل خاصی نداشت و اتفاقا یکی از بهترین بازیهای نسل لقب گرفت، ولی حالا میتوان تجربهی پر و پیمانتری از یکی از آثار ارزشمند ژاپنی داشت و هیچکس از چنین چیزی بدش نمیآید.
دنیای Persona 5 پر است از کلیشههایی که دنیای سرگرمی را به زانو درآورده؛ تقابل خیر و شر، یک سری نوجوان کلهشق دبیرستانی که برای اثبات خود به بزرگترها حاضرند هر کاری بکنند و جهانی که اگر کاراکترهای اصلی برای نجات آن آستین بالا نزنند، به ورطهی نابودی کشیده خواهد شد. ولی این کلیشهها به زیبایی در هم تنیده شدهاند و هیچوقت شما را اذیت نمیکنند. تمهای هولناکی که سازندگان روی آنها دست گذاشتهاند، آنقدری زیاد هستند که بتوان از دل آنها یک بازی سرد و تاریک بیرون کشید، ولی در عمل با یک بازی گرم و دلنشین طرف هستیم. چرا؟ چون آن جنون خاص ژاپنی به بازی چنان رنگ و لعابی داده که نظیر آن را کمتر میتوان در میان بازیهای امروزه پیدا کرد.
شما در نقش دانشآموزی بازی را آغاز میکنید که به علت تلاش برای نجات یک خانم از دست یک مرد در خیابان، از مدرسهی خود اخراج شده است. او به توکیو میرود تا در مدرسهی شوجین (Shujin) به تحصیل خود ادامه دهد. همچنین، در طی این مدت که او تحت نظر است، سرپرستی او برعهدهی مردی به نام «سوجیرو» قرار دارد. او صاحب یک کافه است و تنها خواستهاش از شخصیت اصلی (که جلوتر برای او لقب «جوکر» انتخاب میشود)، این است که خود را به دردسر نیندازد. در مدرسه، او کم کم دوستانی پیدا میکند. اولین دوست او، «ریوجی» است که از معلم ورزش مدرسه کینه به دل دارد. البته، حق با اوست. آقای معلم ورزش که اسمش «کیموشیدا» است، به شدت دانشآموزان را اذیت میکند. طی فعل و انفعالاتی عجیب، پای جوکر و ریوجی به «متاورس» (Metaverse) باز میشود. متاورس، در اصل یک دنیای موازی است که در آن تمایلات قلبی افراد به شکل فیزیکی نمود پیدا میکند. در متاورس، افراد خود را پادشاه یک قلعه میبینند و در واقع در آن قلعه است که اتفاقاتی عجیب مطابق با تمایلات آن افراد رخ میدهد. جوکر آنجا نیرویی ماورایی بهدست میآورد، و سپس در کنار ریوجی با یک موجود گربهمانند به نام «مورگانا» آشنا میشوند که در مورد متاورس اطلاعات جالبی دارد. این سه نفر، حلقهی اولیه و اصلی Phantom Thieves of Heart را تشکیل میدهند، گروهی که به دنبال تغییر آدمهایی است که با تمایلات خود دردسرهای زیادی برای بقیه درست کردهاند، مثل کیموشیدا.
داستان P5R تقریبا مثل نسخهی اصلی است، با این تفاوت که ورود یک شخصیت جدید به بازی معادلات را کمی دستخوش تغییر کرده. یکسری کاتسین مرتبط با همین شخصیت به بازی اضافه شده است. این کاتسینها در بخشهای مختلفی نمایش پیدا میکنند. در حقیقت، این شخصیت جدید یک دانشآموز سال اولی است که همزمان با جوکر به مدرسهی جدید میآید. از سوی دیگر، ترم سوم هم به بازی افزوده شده و اکثر اتفاقات جدید هم در همان بخش آخر از بازی گنجانده شده است. علاوه بر اینها، لوکیشنها و فعالیتهای جدیدی هم در مقایسه با نسخهی اصلی به آن اضافه شده است.
گیمپلی Persona 5 برای تازهواردها فوقالعاده عمل میکند. حتی اگر هیچ برخوردی با نقشآفرینیهایی که سیستم مبارزه نوبتی دارند هم نداشتهاید، لازم نیست نگران شوید. همهچیز به خوبی توضیح داده میشود، المانها کنار هم به خوبی کار میکنند و درجههای سختی متعادل بازی هم به شما در لذت بردن از این عنوان کمک زیادی میکنند. حقیقت امر اینجاست که ۱۰ ساعت ابتدایی Persona 5 بیشتر مثل یک بخش آموزشی عمل میکند و این قضیه باعث شده تا تازهواردها بتوانند زود به آن عادت کنند. البته این ۱۰ ساعت به خوبی برای یک ماجراجویی شاید صد ساعته (اگر به سراغ محتویات جانبی بروید) هم مقدمهچینی میکند و در واقع، مثل فصل اول یک کتاب چند فصلی است. به همین خاطر است که Persona 5 از ابتدا تا انتها یک تجربهی شعفانگیز و دوستداشتنی را برای مخاطبش خلق میکند؛ مهم نیست طرفدلر قدیمی هستید یا تازهوارد، Persona 5 همیشه میداند چطور باید شما را در دنیای خود غرق کند و با نسخهی Royal، اسباب بیشتری هم برای انجام این کار دارد. شما به مدرسه میروید، درس جواب میدهید، امتحان میدهید، با دوستان خود ارتباط برقرار میکنید، بیرون میروید و میگردید، کار پارهوقت پیدا میکنید، در ایستگاه متروی شلوغ و وسیع بازی گم میشوید (وضعیتی پیچیدهتر از ایستگاه متروی تئاتر شهر!)، به متاورس میروید و دشمنان را مغلوب میکنید و در نهایت، شبها سعی میکنید زودتر بخوابید تا از مدرسه جا نمانید. تعادلی که Persona 5 میان یک بازی نقشافرینی و یک شبیهساز اجتماعی ایجاد میکند فوقالعاده است و به همین خاطر یک مخاطب با سلیقهی کاملا غربی هم میتواند با آن کنار بیاید، کم کم با آن خو بگیرد و در نهایت عاشق آن شود. با نسخهی Royal همهچیز بهبود پیدا کرده، حتی اگر بهبودها خیلی هم محسوس نباشند. تغییرات ریز زیادی به وجود آمده که لیست کردنشان در این مقاله ممکن نیست ولی باعث شده تا تجربهی کلی بهتری برای مخاطب ایجاد شود.
از دیگر اضافات این نسخه میتوان به موسیقیهای جدید و گرافیک بهبودیافته برای پلیاستیشن ۴ پرو اشاره کرد. البته اگر مثل نگارنده بخواهید از مدل معمولی پلیاستیشن ۴ برای تجربهی بازی استفاده کنید، احتمالا متوجه هیچ تغییر بصری خاصی نخواهید شد و تازه باید حدودا ۲۰ گیگابایت حجم بیشتری نسبت به نسخهی معمولی دانلود کنید! صفحات بارگذاری بازی هم نسبت به قبل کمتر نشدهاند و حداقل از این جهت، کمی ناامید شدم. نسخهی معمولی با اضافه شدن به لیست بازیهای Playstation Hits قیمتاش به ۲۰ دلار کاهش پیدا کرده و Persona 5 Royal قیمتی ۶۰ دلاری دارد. در اینکه P5R بهترین نسخهی Persona 5 برای تجربه است شکی نیست، ولی اینکه ارزش اختلاف قیمت ۴۰ دلاریاش با نسخهی اصلی را دارد یا نه سوالی است که بهسختی میتوان به آن جواب داد. اگر از طرفداران هستید، احتمالا بهخاطر ترم سوم و قصر جدید و شخصیت تازهای که به بازی اضافه شده به خرید این نسخه روی خوشی نشان خواهید داد. اگر هنوز به سراغ Persona 5 نرفتهاید، بهتر است به یکباره P5R را بخرید و خیالتان راحت که از اکثر بازیهای شصت دلاری این روزها تجربهی بهتری برای شما رقم میزند. فقط در صورتی خرید این نسخه را به شما توصیه نمیکنم که با نسخهی اصلی Persona 5 هم ارتباط خوبی برقرار نکردهاید.
اگر هنوز به سراغ Persona 5 نرفتهاید، بهتر است به یکباره P5R را بخرید و خیالتان راحت که از اکثر بازیهای شصت دلاری این روزها تجربهی بهتری برای شما رقم میزند. فقط در صورتی خرید این نسخه را به شما توصیه نمیکنم که با نسخهی اصلی Persona 5 هم ارتباط خوبی برقرار نکردهاید.
